۱۴۰۰/۱۰/۶، ۱۲:۵۴ عصر
(۱۴۰۰/۱۰/۲، ۱۱:۵۷ صبح)nona نوشته است: لی لی جون خیلی مبارکه عزیزم
فقط تلاش کن نی نی داره یاد میگیره تازه سینه گرفتن و مکیدن رو حتما با دست آزادت سینه رو در طول شیردهی بگیر به سمت دهنش
اصلا هم با شیشه شیر خشک نده اگه قصد داری شیر خودت رو بدی
با قطره چکون یا کاپ بده
اما اگه میخوای شیرخشک هم بدی بعد یه ماه میتونی شیشه هم یکی دو بار طول زوز بدی
ضمنا اینقدر تلاش باید بکنی که بگیره
من تو بیمارستان از صبح ساعت ۸ تلاش کردم بلاخره ساعت ۳ بعداز طهر ۱۵ دقیقه مداوم مکید باز دیگه تا شب نمیتونست بمکه حدودای ۳ صبح دوباره ده دقیقه تونست بگیره تازه اصلا شیرم نداشتم خالی خالی میمکید طفل معصوم
شما که شیر داری حتما بهتر میگیره
(۱۴۰۰/۱۰/۶، ۱۰:۴۸ صبح)nona نوشته است: روشنک جون کاش هر موقع حالت کمی بهتر شد بیایی دوباره
خیلیا مدام به یادتیم عزیزم
مرسی نونا جان
حالم که تعریفی نداره...هرچی سعی میکنم حداقل بخاطر همسرم و مامانم یکم آروم تر باشم نمیتونم....دروغ نگفتم اگه بگم تو این سه ماه صبح و شب و همین الان که دارم تایپ میکنم اشک ریختم...
امیدوارم فقط دلم آروم بگیره...همش میگم کاش اون دو هفته هم نمیموند بچم...چرا دقیقا فردای شناسنامه گرفتن و امید دادن دکترا باید این اتفاق میفتاد....اینم سرنوشت من بوده...تا قبل از این اتفاق نمیدونستم بدبختی یعنی چی....نمیگم فقط منم که این اتفاق واسش افتاده....ولی خیلی سخته....خیلییییی سخته...الهی که دیگه واسه هیچکس پیش نیاد
اگه خدا خواست و روزی دوباره باردار شدم میام اینجا...ولی الان شرایط روحیم اصلا خوب نیست بیام بگم چی...!
بازم ممنونم ازتون چون من پستا رو خیلی وقته نخوندم اگه چیزی گفتین و جواب ندادم معذرت میخوام
ستی جون مبارکت باشه عزیزم