تجربیات رانندگی

[Mari90]

آقا منم با پارکینگ خونم مشکل داشتم شیب دار که هست اون قسمت آخرش هم یه نیم دایره اس یه بار هم چند ماه پیش گلگیر سمت راننده را قرچ مالوندم به دیوار بعدم گیر کرده بودم نه جرات داشتم برم عقب نه جلو خلاصه وضعیت داغونی بود که یکی از همسایه ها سر رسید یکم فرمون داد ولی من خیلی ترسیده بودم دیگه بهش گفتم میشه شما ماشینو ببرین بالا؟
دیگه قبول کرد و نجات پیدا کردم
تا چند مدت میگفتم شوهرم ماشینو ببره بیرون تا من بعد برم ولی یه روز گفتم آخرش که چی!! دیگه با احتیاط یاد گرفتم فعلا خخخ

حالا بچه ها چند وقت پیش همون آقاهه تو پارکینگ بود که من رسیدم وایساد نگاه کردن که چطور پارک میکنم چون ماشینش بغل ماشین ما بود
بعد باید دنده عقب ال می اومدم اینم ایستاده بود نگاه میکرد وقتی تموم شد اومد کنار شیشه گفت خیلی استرس داری موقع رانندگی! منم گفتم استرس ندارم شما خیلی ماشینتو نزدیک ماشین ما پارک میکنی
بعد داشت صحبت میکرد و هی نظر میداد من شیشه را دادم بالا! گفتم فقط مونده تو بیای به من درس بدی, همین که می ایسته نگاه میکنه آدم استرس میگیره آخه
بعد که برای شوهرم تعریف کردم خندید و گفت دفعه بعدی که تو رمپ گیر کردی عمرا بیاد ماشینو برات در بیاره خخخ