خونه تکونی

[**ماهور**]

فاطمه جون یه چیزی بگم بهت، شاید به آرامشت کنه. ببین عشقم الان تو خونه ی شما ۲ تا کوچولو دارن زندگی میکنن. فقط خونه ی شما ۲ تا نیست. اگه مثلا خونه ی من که فقط ۲ نفریم باشه خب اره نرمالش اینه که اکثر مواقع مرتب و تمیز باشه، علی الخصوص که من شاغل هم نیستم. ولی تو خونه ای که ۲ تا کوچولو دارن توش زندگی میکنن شکل نرمالش دیگه شبیه شکل نرمال خونه ی من نوعی نیست. شکل نرمال خونه ای که توش بچه زندگی میکنه این شکلیه که وسایل بچه و اسباب بازیاش که درواقع حکم وسایل جدی زندگی ما ادم بزرگا رو واسشون داره همه جای خونه پخش باشه‌ اونام انسانن و حق دارن جوری که راحتن و سلیقشون هست وسایلشونو بچینن   به قضیه اینجوری نگاه کن و انقدر بابت به هم ریختگی که از نظر ما آدم بزرگا البته به هم ریختگیه(ولی در واقع یه جور دیزاین جدید متناسب با شرایط جدیده) ناراحت نباش. شب تا شب وسایلاشو با کمک خودش جمع کن مرتب کن. همین. دیگه بابت بقیش حرص نخور. این دوران میگذره عزیز جان
بابت اندامت هم همینطور مامانِ قشنگ. بدن تو تحولات خیلی خیلی بزرگی رو از سر گذرونده. کار خیلی بزرگی انجام داده و واقعا خسته هستش. بدنت واسه نگهداری از خودت و جنینت و غذا رسانی به اون و واسه بعدها که بتونی به بچت شیر بدی و سیرش کنی یکم چربی ذخیره کرده واسه خودش. این یه روال کاملا طبیعیه. بزار یکم خستگی در کنه، خیالش بابت سیر شدن بچت راحت بشه، بعد کم کم سر فرصت کمکش کن که چربی اضافه ها از بین برن. باهاش مهربون باش. این بدن خیلی برات زحمت کشیده، گل پسرتو بهت داده، واقعا کار بزرگی کرده.