کتایون من هربار که میشورمش کرم بریر موستلا میزنم تاحالا هم نسوخته من که ازش خیلی راضی ام
من شستن پسرم دغدغم بود از دوران بارداریم همش نگران بودم چجوری بشورمش یه روز که تقریبا دوهفتش شده بود تنها شدم مجبور شدم خودم ببرم بشورمش این تنهایی واسم توفیق اجباری شد بردم شستم پسرمم خیلی خوب همکاری کرد بعدش انقدر حس خوبی گرفتم یه حس اعتماد بنفس عالی بعدش دیگه خودم شستم همیشه واسه حمومش هم همینطور همیشه خواهرم برده بود بعددفعه اولی که خودم بردم خیلی گریه کرد بعد فهمیدم اشتباه کردم اول سرشو شستم دفعه دوم بردم اشتباهامو درست کردم اصلا گریه نکرد دوباره همون حس اعتماد بنفسه اومد خیلی حس عالی هست حموم بردن نی نی خیلی کیف میده
من شستن پسرم دغدغم بود از دوران بارداریم همش نگران بودم چجوری بشورمش یه روز که تقریبا دوهفتش شده بود تنها شدم مجبور شدم خودم ببرم بشورمش این تنهایی واسم توفیق اجباری شد بردم شستم پسرمم خیلی خوب همکاری کرد بعدش انقدر حس خوبی گرفتم یه حس اعتماد بنفس عالی بعدش دیگه خودم شستم همیشه واسه حمومش هم همینطور همیشه خواهرم برده بود بعددفعه اولی که خودم بردم خیلی گریه کرد بعد فهمیدم اشتباه کردم اول سرشو شستم دفعه دوم بردم اشتباهامو درست کردم اصلا گریه نکرد دوباره همون حس اعتماد بنفسه اومد خیلی حس عالی هست حموم بردن نی نی خیلی کیف میده