پری جون حرف من اینه که چرا باید بگیم کمک؟؟؟؟
مگه خونه ی اونها هم (خیلی وقتا خونه ی اونها) نیست؟
مگه بچه فقط مال مادره؟
مگه غذا فقط برای مادره؟
مگه امکانات خونه فقط برای مادره؟
مردا چرا فکر می کنن مهمون خونه های خودشونن؟
چرا کاری کنن هم کمکه؟ نه اینکه خودجوش یه گوشه ی کارها رو بگیرن و انجام بدن؟
یا مثلا چرا تصور اینه که خانم خانه دار باید همه ی کارها رو انجام بده و مرد فقط در حد کمک کردن باید کار کنه مثلا آشغالا رو ببره بیرون کافیه... کار خونه همیشگیه، بیمه و بازنشستگی نداره، مرخصی نداره... درآمدددد نداره... و برای همه ی اعضای خونه اس یعنی یه نفر کار کنه، بقیه فیض ببرن... با این شرایط هم عادلانه نیست که همه ی کارهای خونه با خانم خونه باشه از نظر من... و مرد باید همکاری داشته باشه...
ما همیشه باید حواسمون باشه کی پرده بشوریم، کی بریم خرید و چی بخریم... کی پتو و فرش و بدیم بیرون... کی لوازم نو بشه، کی تعمیر بشه وووووووو.... مردا انگار فقط مجری و دستیار یا کارمند خونه هستن...
مگه خونه ی اونها هم (خیلی وقتا خونه ی اونها) نیست؟
مگه بچه فقط مال مادره؟
مگه غذا فقط برای مادره؟
مگه امکانات خونه فقط برای مادره؟
مردا چرا فکر می کنن مهمون خونه های خودشونن؟
چرا کاری کنن هم کمکه؟ نه اینکه خودجوش یه گوشه ی کارها رو بگیرن و انجام بدن؟
یا مثلا چرا تصور اینه که خانم خانه دار باید همه ی کارها رو انجام بده و مرد فقط در حد کمک کردن باید کار کنه مثلا آشغالا رو ببره بیرون کافیه... کار خونه همیشگیه، بیمه و بازنشستگی نداره، مرخصی نداره... درآمدددد نداره... و برای همه ی اعضای خونه اس یعنی یه نفر کار کنه، بقیه فیض ببرن... با این شرایط هم عادلانه نیست که همه ی کارهای خونه با خانم خونه باشه از نظر من... و مرد باید همکاری داشته باشه...
ما همیشه باید حواسمون باشه کی پرده بشوریم، کی بریم خرید و چی بخریم... کی پتو و فرش و بدیم بیرون... کی لوازم نو بشه، کی تعمیر بشه وووووووو.... مردا انگار فقط مجری و دستیار یا کارمند خونه هستن...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم