همسر گفت خرخاکی ان
من نمیشناختم
ولی او میشناسه
نه هزارپا نبودن
پوستشونم به خیلی جاها چسبیده بود
من نمیشناختم
ولی او میشناسه
نه هزارپا نبودن
پوستشونم به خیلی جاها چسبیده بود
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم