۱۴۰۱/۲/۲۶، ۰۸:۲۸ عصر
لیانه فقط خسته نشیا
این حرفا و بحثا طبیعیه
ولی باعث نشه که باهم جنگ و دعوا کنید مستهلک شید و بخوای به هر گزینه ی به درد نخوری خدای نکرده بله بگی...
بشینید وقتی پسرت خوابه یا نیست، تمام استانداردایی که مدنظر هر دوتونه بنویسید و دلیلشم بنویسید و بهش وزن بدید...
که مثلا محله نزدیک محل کار باشه برای من ۱۵ از ۲۰، برای همسرم ۲۰ از ۲۰ اهمیت داره، برای من کمتر چون احتمالا تایم کوتاهتری سر کارم، درآمد کمتری دارم، نمیارزه به محل کار من نزدیک باشه ولی همسر دائم بخواد توی ترافیک باشه، روده ش عود می کنه، استرس می کشه، زانودرد میگیره، اعصابش خط خطی میشه، زمان کمتری پیش همیم ووووو...
این مثال از خودمون بودا...
شما هم ببین چیا براتون مهمه و چرا؟ الان همسرت چرا براش نما اینقدر مهمه؟ مگه قراره روی نمای خونه زندگی کنید؟ اگر خونه ی خوبیه، واقعا تعلل هر روز به ضررتونه ها... به خدا شاید فردا همین خونه هم از دستتون خارج شه... ما خودمون با پدر همسر مشورت می کردیم... سر هر خونه یه عیبی میذاشت... دقیقا یکی از ایرادا نمای خونه بود که سیمان سفید بود با اینکه الان که نگاه می کنم فوقش چند سال یه بار تمیزکاری داشت، شاید چند سال بعد هم کلا نماش رو سنگ می کردن... ولی خب همین ایراد گیریای کوچیک باعث شد ما خونه دار نشیم... بعدا که دقیق شدم دیدم لزوما نظر حرفه ای نبوده... یا ترس بوده که نتونیم قسط بدیم، یا فکر اینکه چرا زود صاحبخونه شیم، باید چند سال بدبختی بکشیم تا صاحبخوته بشیم ووووو...
خلاصه که با ترس برخورد کنید، اگر ترسی هست مقابله کنید، بخصوص که میگی یه خونه تون الان دیگه ریاله... شاید حتی بعد از تعطیلات باز یه جهش پیش بیاد... زودتر تکلیف رو مشخص کنید...
اگر همسرتم وقت نداره بچه رو بگیر بغلت، یه فلاکس آب جوش و سرد بردار با شیرخشک و چند تا از اون میانوعده و پوره ها، اگه کسی کمکت هست بگو بیاد، یه لیست بنویس و خودت برو خونه ها رو ببین و بررسی کن... اگه جا داری بچه رو بذاربرو با یکی خونه های یه منطقه رو دو سه روزه ببین... قبلش زنگ بزن هماهنگ کن، برو پشت سر هم ببین... حتی اگه پدر یا برادر یا پدر و برادر همسرت چیزی بلدن بگو بیان برید بازدید اولیه بکنید، هر کدومو پسندیدید آخر سر با همسرت برید... مردا حوصله ندارن، تقریبا اگه درست یادم باشه هر ۱۰-۲۰ تا خونه که میدیدیم یکیش به دل می نشست... یعنی تلفات زمانی داره...
لنگ همسرت نمون... نشه جهش مجدد پیش بیاد دستت بنونه توی پوست گردو... مملکت رو هواست عزیزم
این حرفا و بحثا طبیعیه
ولی باعث نشه که باهم جنگ و دعوا کنید مستهلک شید و بخوای به هر گزینه ی به درد نخوری خدای نکرده بله بگی...
بشینید وقتی پسرت خوابه یا نیست، تمام استانداردایی که مدنظر هر دوتونه بنویسید و دلیلشم بنویسید و بهش وزن بدید...
که مثلا محله نزدیک محل کار باشه برای من ۱۵ از ۲۰، برای همسرم ۲۰ از ۲۰ اهمیت داره، برای من کمتر چون احتمالا تایم کوتاهتری سر کارم، درآمد کمتری دارم، نمیارزه به محل کار من نزدیک باشه ولی همسر دائم بخواد توی ترافیک باشه، روده ش عود می کنه، استرس می کشه، زانودرد میگیره، اعصابش خط خطی میشه، زمان کمتری پیش همیم ووووو...
این مثال از خودمون بودا...
شما هم ببین چیا براتون مهمه و چرا؟ الان همسرت چرا براش نما اینقدر مهمه؟ مگه قراره روی نمای خونه زندگی کنید؟ اگر خونه ی خوبیه، واقعا تعلل هر روز به ضررتونه ها... به خدا شاید فردا همین خونه هم از دستتون خارج شه... ما خودمون با پدر همسر مشورت می کردیم... سر هر خونه یه عیبی میذاشت... دقیقا یکی از ایرادا نمای خونه بود که سیمان سفید بود با اینکه الان که نگاه می کنم فوقش چند سال یه بار تمیزکاری داشت، شاید چند سال بعد هم کلا نماش رو سنگ می کردن... ولی خب همین ایراد گیریای کوچیک باعث شد ما خونه دار نشیم... بعدا که دقیق شدم دیدم لزوما نظر حرفه ای نبوده... یا ترس بوده که نتونیم قسط بدیم، یا فکر اینکه چرا زود صاحبخونه شیم، باید چند سال بدبختی بکشیم تا صاحبخوته بشیم ووووو...
خلاصه که با ترس برخورد کنید، اگر ترسی هست مقابله کنید، بخصوص که میگی یه خونه تون الان دیگه ریاله... شاید حتی بعد از تعطیلات باز یه جهش پیش بیاد... زودتر تکلیف رو مشخص کنید...
اگر همسرتم وقت نداره بچه رو بگیر بغلت، یه فلاکس آب جوش و سرد بردار با شیرخشک و چند تا از اون میانوعده و پوره ها، اگه کسی کمکت هست بگو بیاد، یه لیست بنویس و خودت برو خونه ها رو ببین و بررسی کن... اگه جا داری بچه رو بذاربرو با یکی خونه های یه منطقه رو دو سه روزه ببین... قبلش زنگ بزن هماهنگ کن، برو پشت سر هم ببین... حتی اگه پدر یا برادر یا پدر و برادر همسرت چیزی بلدن بگو بیان برید بازدید اولیه بکنید، هر کدومو پسندیدید آخر سر با همسرت برید... مردا حوصله ندارن، تقریبا اگه درست یادم باشه هر ۱۰-۲۰ تا خونه که میدیدیم یکیش به دل می نشست... یعنی تلفات زمانی داره...
لنگ همسرت نمون... نشه جهش مجدد پیش بیاد دستت بنونه توی پوست گردو... مملکت رو هواست عزیزم
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم