۱۴۰۱/۲/۲۹، ۰۴:۳۱ عصر
بیا اینم از کمک داشتنای من...
به خاطر دوروز عروسی و مهمونی خونم چپه بود خ ش کوچیکم زنگ زد که پسرمو اماده کنم ببرنش یکی دوساعت من کارامو کنم، ساعت 1، منم گفتم وای مرسی اما الان وقت خوابشه خیلی خوابش میاد چون دوشبه درست اصلا نخوابیده، گفت میبریمش میخواببونیمش، بعد اومد بردش پسرمم گیج خواب بود اونموقع
منم افتادم به جون خونه و سابیدم همه جارو، ساعت 3باباش اوردتش میگم چقدر خوابیده میگه هیچی، نخوابیده!!!!!!!!! بعد رفت سرکار، منم فحشی بود که نثار خودم کردم، که این بچه خوابش میومد چرا دادی بره، اومدم براش شیر درست کردم دیدم سرشو میذاره هی روی زمین انقدر خوابش میومد طفل معصومم، شیر دادم قلپ دوم بل دهن باز و شیشه تو دهن خوابش برد
الهی بمیرم براش، از 9و نیم بیدار بوده بچم
اوووووف
بعد منه سرخوش برنامه ریختم هفته ای دو سه روز بذارمش خونه م ش که به اونجا و اوناهم عادت کنه، اومدیمو من مردم، والا به خدا...
ای بابا........
به خاطر دوروز عروسی و مهمونی خونم چپه بود خ ش کوچیکم زنگ زد که پسرمو اماده کنم ببرنش یکی دوساعت من کارامو کنم، ساعت 1، منم گفتم وای مرسی اما الان وقت خوابشه خیلی خوابش میاد چون دوشبه درست اصلا نخوابیده، گفت میبریمش میخواببونیمش، بعد اومد بردش پسرمم گیج خواب بود اونموقع
منم افتادم به جون خونه و سابیدم همه جارو، ساعت 3باباش اوردتش میگم چقدر خوابیده میگه هیچی، نخوابیده!!!!!!!!! بعد رفت سرکار، منم فحشی بود که نثار خودم کردم، که این بچه خوابش میومد چرا دادی بره، اومدم براش شیر درست کردم دیدم سرشو میذاره هی روی زمین انقدر خوابش میومد طفل معصومم، شیر دادم قلپ دوم بل دهن باز و شیشه تو دهن خوابش برد
الهی بمیرم براش، از 9و نیم بیدار بوده بچم
اوووووف
بعد منه سرخوش برنامه ریختم هفته ای دو سه روز بذارمش خونه م ش که به اونجا و اوناهم عادت کنه، اومدیمو من مردم، والا به خدا...
ای بابا........