ترگل جان من نمی دونم شما (و البته چند نفر دیگه) چرا نظرات من رو با قصد و غرض می خونی!!! من اصلا اصلا حرفم به این نبود که ایران بده یا هر چیز دیگه... فقط منظورم همینه که وقتی تو می دونی که توی فلان کشور، فلان استاندارد هست، و توی ایران دسترسی نداری، این توقع که داری از خودت که مثل یه مادر خارجی رسیدگی کنی به بچه و بتونی مثلا سر کار هم برگردی، پرستار عالی هم پیدا کنی و... به آدم فشار میاره... حالا اگر این استانداردها رو ندونی، خب برات اهمیت هم نداره دیگه، چرا اذیت بشی... مثل مادر بارداری که اگه مثلا ندونه که تورم پا علامت خطره، خب توجه هم نمی کنه حتی اگه درد بکشه میگه طبیعیه، ولی اگر بدونی که خطرناکه نمی تونی آروم بمونی تا اون رو حل نکنی (صرف مثال میگم)... هر برداشت دیگه ای که داشتید واقعا مقصود من نبوده...
اگر باعث ناراحتیت شدم معذرت میخوام، ولی از شما و بقیه خواهش می کنم لطفا کامنت های من رو شخصی برداشت نکنید، شما خودت هم خیلی خوب می دونی که من با شما یا بقیه مشکلی ندارم و اگر مشکلی باشه رک و راست میگم و اهل متلک و اینها نیستم... من فقط دارم تلاشم رو می کنم که اینجا به همین مادرایی که اینجا هستن و مشکلی دارن در حد توان خودم کمک کنم، خودم هم نکاتی که مشکل دارم رو بپرسم... اگر چیزی میگم نه برای پز دادنه نه چیزی (که ممکنه برداشت شما یا بقیه باشه)، فقط کمکه که شرایط رو برای اون مادری که در اون شرایط خاص هست یکم هموار کنه و انرژی مثبتش هم به زندگیم برگرده... همونطور که در مورد مثلا سرکلاژ نمیام نظر بدم با اینکه اطلاعات دارم ولی تجربه ندارم، اما دیگه مادری که کامل می فهمم چی میگه رو ساکت بشینم تا تنهایی عذاب بکشه در مرام من نیست... حالا اگر کسی توی اون برهه ی زندگی نیست، لزومی نداره به خودش بگیره و... هر کدوم از ما زندگی ها، مسیرها، چالش ها، استانداردها و محدودیت های خاص خودمون رو داریم و طبیعیه با یه سری افکار احساس نزدیکی کنیم یا احساس کنیم که فلانی رو درک نمی کنیم... اصلا اشکالی نداره ولی دیگه به خود گرفتن یا متلک انداختن یا زیرسوال بردن شخصیت افراد واقعا درست نیست... من نوعی هم آدمم به خدا... دائم داره به حرفام حمله میشه... حرفایی که به هیچکس نیست و فقط نظرمه... واقعا اینجوری جبهه گرفتن در مقابل حرفها که حتی توان نداشته باشیم یکی مخالف ما چیزی بگه یا احیانا به استانداردهای ذهنی ما خدشه ای وارد نکنه، درست نیست و به بقیه آسیب میزنه... همین الان من دارم فکر می کنم چرا وقت بذارم و حرف بزنم یا نظرم رو بگم...
من سعی کردم فضای آزادی بیان در سایت باشه، اما مثل اینکه در مقابل خودم این وضعیت وجود نداره و هرررر حرفی که بزنم، در مورد هر چی که حرف بزنم، دائم بهم حمله میشه و شخصیتم زیر سوال میره... متاسفم واقعا...............
اگر باعث ناراحتیت شدم معذرت میخوام، ولی از شما و بقیه خواهش می کنم لطفا کامنت های من رو شخصی برداشت نکنید، شما خودت هم خیلی خوب می دونی که من با شما یا بقیه مشکلی ندارم و اگر مشکلی باشه رک و راست میگم و اهل متلک و اینها نیستم... من فقط دارم تلاشم رو می کنم که اینجا به همین مادرایی که اینجا هستن و مشکلی دارن در حد توان خودم کمک کنم، خودم هم نکاتی که مشکل دارم رو بپرسم... اگر چیزی میگم نه برای پز دادنه نه چیزی (که ممکنه برداشت شما یا بقیه باشه)، فقط کمکه که شرایط رو برای اون مادری که در اون شرایط خاص هست یکم هموار کنه و انرژی مثبتش هم به زندگیم برگرده... همونطور که در مورد مثلا سرکلاژ نمیام نظر بدم با اینکه اطلاعات دارم ولی تجربه ندارم، اما دیگه مادری که کامل می فهمم چی میگه رو ساکت بشینم تا تنهایی عذاب بکشه در مرام من نیست... حالا اگر کسی توی اون برهه ی زندگی نیست، لزومی نداره به خودش بگیره و... هر کدوم از ما زندگی ها، مسیرها، چالش ها، استانداردها و محدودیت های خاص خودمون رو داریم و طبیعیه با یه سری افکار احساس نزدیکی کنیم یا احساس کنیم که فلانی رو درک نمی کنیم... اصلا اشکالی نداره ولی دیگه به خود گرفتن یا متلک انداختن یا زیرسوال بردن شخصیت افراد واقعا درست نیست... من نوعی هم آدمم به خدا... دائم داره به حرفام حمله میشه... حرفایی که به هیچکس نیست و فقط نظرمه... واقعا اینجوری جبهه گرفتن در مقابل حرفها که حتی توان نداشته باشیم یکی مخالف ما چیزی بگه یا احیانا به استانداردهای ذهنی ما خدشه ای وارد نکنه، درست نیست و به بقیه آسیب میزنه... همین الان من دارم فکر می کنم چرا وقت بذارم و حرف بزنم یا نظرم رو بگم...
من سعی کردم فضای آزادی بیان در سایت باشه، اما مثل اینکه در مقابل خودم این وضعیت وجود نداره و هرررر حرفی که بزنم، در مورد هر چی که حرف بزنم، دائم بهم حمله میشه و شخصیتم زیر سوال میره... متاسفم واقعا...............
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم