رز جان، حالا که میگی همه باید صادق باشیم با هم و متلک نگیم، من چیزی که به نظر خودم میاد راجع به شما رو میگم. جوری هم نمیخوام بگم که ناراحت بشی، ملایم میگم.
شما یک سری خصائصی داری که فکر کنم به نظر ۹۹٪ آدمهای دنیا عیب حساب باشن، ولی خودت اونها رو به عنوان حُسن مطرح میکنی. مثلاَ انتظاراتی که از اطراف داری (از پرستار و مهد گرفته تا مغازهدار و غیره) زیادی هستن و احتمالاَ خودت فکر میکنی صرفاَ یک کمالگرا هستی، در حالی که تو دنیای قاراشمیش امروزه کمالگرا بودن یک عیبه. یک جورایی مثل این هست که من همینطوری بدون این که خودم یا شوهرم یا خانوادهم خیلی پولدار باشیم انتظار داشته باشم حتماَ مرسدس بنز سوار شم و هیچ ماشین دیگهای رو قبول نداشته باشم، بعد پراید هم نخرم و بگم چون من لایق بنزم پس پراید سوار نمیشم. این مثال همینطوری بود و تجزیه و تحلیلش نمیخوام بکنی؛ واقعاَ مثالم فقط برای این بود که خودت متوجه بشی حسی که من و احتمالاَ بعضیهای دیگه ازت میگیریم که باعث میشه بهت واکنش نشون بدیم چیه.
این رو هم صرفاَ گفتم چون سوای این وایبی که میدی، کارت تو خیلی چیزها درسته و دوست داشتم بدونی مشکل کجاست.
در ضمن این حرفام اصلاَ به نونا برنمیگرده. چون به قول ترگل نونا بلده جوری حرف بزنه که بقیه باهاش مشکل پیدا نکنن (قول ترگلم کلاَ تحریف کردم!)
و یک نکتهی دیگه هم که راجع به پرستار به نظرم میاد اینه که واقعاَ تو این مورد هر چقدر آش بدی حداکثر همونقدر میخوری. میدونم که نونا میخواد حقوق خوب بده و بیمه هم بکنه طرف رو، ولی به طور کلی دیگه واقعاَ بیانصاف هم نباید بود. اگر عرف بیزنس پرستار بچه بودن و مربی مهد بودن اینه که حقوق کارگری میدن به پرستار و مربی، طبیعیه که آدمهایی که جذب این رشته میشن هم آدمهای خیلی سطح پایینی باشن و نه تحصیلات خاصی داشته باشن نه علاقهای. اگر حقوق یه کارشناس رو بدن قطعاَ آدمهای بهتری جذب این رشتهها میشن، یا اونایی که شاغل هستن تو این زمینه بیشتر سعی میکنن خودشون رو آپدیت کنن. پول به آدم انگیزه میده و نباید این رو در مورد پرستاری و مربیگری مهد هم فراموش کرد. اتفاقاَ اصل مشکل فکر کنم اینه که حقوق مربیها و اینا پایینه و مدیرای مهد میخوان همهی سود رو برای خودشون بردارن پس حقوق کم میدن و نیروی کار الکی میگیرن. البته که این کار توی خیلی بیزنسهای دیگه هم انجام میشه. مثلاَ دارالترجمه. دقت کردین اغلب ترجمههای رسمی ایراد دارن؟ چون به کارمندای دارالترجمه پول کم میدن (کمتر از عرف بازار واسه ترجمههای تخصصی). کل دنیا حول محور پول میچرخه.
بازم تأکید میکنم که فکر کنم بهترین راه برای نونا آگهی دادن مستقیم باشه. ما که فکر کنم حتی واسه اجاره کردن خونه اگر سال بعد بخوایم پا شیم هم دیگه خودمون یه جا آگهی پست کنیم و انتظاراتمون رو بگیم. چون بنگاهیها که به شدت بازار رو خراب کردن.
شما یک سری خصائصی داری که فکر کنم به نظر ۹۹٪ آدمهای دنیا عیب حساب باشن، ولی خودت اونها رو به عنوان حُسن مطرح میکنی. مثلاَ انتظاراتی که از اطراف داری (از پرستار و مهد گرفته تا مغازهدار و غیره) زیادی هستن و احتمالاَ خودت فکر میکنی صرفاَ یک کمالگرا هستی، در حالی که تو دنیای قاراشمیش امروزه کمالگرا بودن یک عیبه. یک جورایی مثل این هست که من همینطوری بدون این که خودم یا شوهرم یا خانوادهم خیلی پولدار باشیم انتظار داشته باشم حتماَ مرسدس بنز سوار شم و هیچ ماشین دیگهای رو قبول نداشته باشم، بعد پراید هم نخرم و بگم چون من لایق بنزم پس پراید سوار نمیشم. این مثال همینطوری بود و تجزیه و تحلیلش نمیخوام بکنی؛ واقعاَ مثالم فقط برای این بود که خودت متوجه بشی حسی که من و احتمالاَ بعضیهای دیگه ازت میگیریم که باعث میشه بهت واکنش نشون بدیم چیه.
این رو هم صرفاَ گفتم چون سوای این وایبی که میدی، کارت تو خیلی چیزها درسته و دوست داشتم بدونی مشکل کجاست.
در ضمن این حرفام اصلاَ به نونا برنمیگرده. چون به قول ترگل نونا بلده جوری حرف بزنه که بقیه باهاش مشکل پیدا نکنن (قول ترگلم کلاَ تحریف کردم!)
و یک نکتهی دیگه هم که راجع به پرستار به نظرم میاد اینه که واقعاَ تو این مورد هر چقدر آش بدی حداکثر همونقدر میخوری. میدونم که نونا میخواد حقوق خوب بده و بیمه هم بکنه طرف رو، ولی به طور کلی دیگه واقعاَ بیانصاف هم نباید بود. اگر عرف بیزنس پرستار بچه بودن و مربی مهد بودن اینه که حقوق کارگری میدن به پرستار و مربی، طبیعیه که آدمهایی که جذب این رشته میشن هم آدمهای خیلی سطح پایینی باشن و نه تحصیلات خاصی داشته باشن نه علاقهای. اگر حقوق یه کارشناس رو بدن قطعاَ آدمهای بهتری جذب این رشتهها میشن، یا اونایی که شاغل هستن تو این زمینه بیشتر سعی میکنن خودشون رو آپدیت کنن. پول به آدم انگیزه میده و نباید این رو در مورد پرستاری و مربیگری مهد هم فراموش کرد. اتفاقاَ اصل مشکل فکر کنم اینه که حقوق مربیها و اینا پایینه و مدیرای مهد میخوان همهی سود رو برای خودشون بردارن پس حقوق کم میدن و نیروی کار الکی میگیرن. البته که این کار توی خیلی بیزنسهای دیگه هم انجام میشه. مثلاَ دارالترجمه. دقت کردین اغلب ترجمههای رسمی ایراد دارن؟ چون به کارمندای دارالترجمه پول کم میدن (کمتر از عرف بازار واسه ترجمههای تخصصی). کل دنیا حول محور پول میچرخه.
بازم تأکید میکنم که فکر کنم بهترین راه برای نونا آگهی دادن مستقیم باشه. ما که فکر کنم حتی واسه اجاره کردن خونه اگر سال بعد بخوایم پا شیم هم دیگه خودمون یه جا آگهی پست کنیم و انتظاراتمون رو بگیم. چون بنگاهیها که به شدت بازار رو خراب کردن.