آره فاطمه جان تو ۴ ماهگی بدنش اگزمای شدید ریخت اصلا یه وضعی!!!!
ندا جان این دفعه مدلش فرق داره اصلا مثل دفعه های پیش نیست این مدت شده بود مثلا غذای بیرون بخورم باز چند تا دونه پشت کتفش بزنه اما این شکل آبله هست! به دوتا دکترم تو خانواده عکساشو فرستادم نفهمیدن چیه!
فردا برم اول وقت پیش زندیه به نظرت از قبل نوبت ندارم قبول میکنه بین مریض بفرستتم؟!
ندا تازه زندیه گفت یواش یواش با پنیر گوسفندی شروع کن رژیمتو باز کن!!! من بی جنبه هم رفتم ازین شیرینی مربایی ها خوردم
تقصیر دوستم شد گفت کره به این گرونی فکر کردی تو شیرینی کره میریزن!!!! حالا بجز این قبلا هم خورده بودم میگم کم و بیش میزد! مدلش هم فرق داشت!!!
بخدا خیلی نا امیدم همش میگم این نونا طفلکی چطوری یه ماه بچش مریض بود تحمل کرد!!! من بریدم دیگه!!!
ندا جان این دفعه مدلش فرق داره اصلا مثل دفعه های پیش نیست این مدت شده بود مثلا غذای بیرون بخورم باز چند تا دونه پشت کتفش بزنه اما این شکل آبله هست! به دوتا دکترم تو خانواده عکساشو فرستادم نفهمیدن چیه!
فردا برم اول وقت پیش زندیه به نظرت از قبل نوبت ندارم قبول میکنه بین مریض بفرستتم؟!
ندا تازه زندیه گفت یواش یواش با پنیر گوسفندی شروع کن رژیمتو باز کن!!! من بی جنبه هم رفتم ازین شیرینی مربایی ها خوردم
تقصیر دوستم شد گفت کره به این گرونی فکر کردی تو شیرینی کره میریزن!!!! حالا بجز این قبلا هم خورده بودم میگم کم و بیش میزد! مدلش هم فرق داشت!!!
بخدا خیلی نا امیدم همش میگم این نونا طفلکی چطوری یه ماه بچش مریض بود تحمل کرد!!! من بریدم دیگه!!!