۱۴۰۱/۵/۲۷، ۰۶:۱۵ عصر
کژال منم دقیقا همین مشکل داشتم
قبلا همسرم میومد خونه پسرم انقدر ذوق میکرد همش میخواست بپره بغلش ولی از یه جایی فقط میخندید و خوشحال بود ولی از بغل من نمیخواست بره پیشش
همسرم از سرکار که میاد باید دستاشو بشوره لباسشو عوض کنه طول میکشید بچه باید منتظر میموند هی دنبالش میرفت اینور اونور
الان تو حیاط دستشو میشوره میاد تو خونه اگه پسرم خودش بره طرفش بغلش میکنه ، بعد ۱۰ دقیقه کنارش میمونه سریع نمیره تو دستشویی
اصلا هم اصرار نکردیم که برو بغل بابا یا به زور بخواد بگیرتش
دو هفته تقریبا اونجوری بود انگار فقط منو میخواست
باز بهتر شده الان
فکر کنم انگار اینم دوره ای داره
همسرم انقدر غمگین بود میگفت دیگه منو دوست نداره
قبلا همسرم میومد خونه پسرم انقدر ذوق میکرد همش میخواست بپره بغلش ولی از یه جایی فقط میخندید و خوشحال بود ولی از بغل من نمیخواست بره پیشش
همسرم از سرکار که میاد باید دستاشو بشوره لباسشو عوض کنه طول میکشید بچه باید منتظر میموند هی دنبالش میرفت اینور اونور
الان تو حیاط دستشو میشوره میاد تو خونه اگه پسرم خودش بره طرفش بغلش میکنه ، بعد ۱۰ دقیقه کنارش میمونه سریع نمیره تو دستشویی
اصلا هم اصرار نکردیم که برو بغل بابا یا به زور بخواد بگیرتش
دو هفته تقریبا اونجوری بود انگار فقط منو میخواست
باز بهتر شده الان
فکر کنم انگار اینم دوره ای داره
همسرم انقدر غمگین بود میگفت دیگه منو دوست نداره
