۱۴۰۱/۶/۱، ۱۰:۳۴ عصر
خدا نکنه قربون مهربونیت بشم که عین خواهری برام و دلسوز
آره اصلا شرایط رو با پرستار نمیتونم تصور کنم
خودم هستم و نازشو میکشم و حواسم هست وضعیت اینه وای بخال اینکه نبودم
کرونا رو نگو یعنی از من مراقبتر هیچکس نبود بعد دو سال یه عروسی دعوت شدیم خیلی نزدیک بود باید میرفتیم دیگه شروع پیک هفت بود گفتم نریما همسرم گفت بریم بچه فلان شهرو ندیده و … کلا عروسی خصوصی بود ۵۰-۶۰ نفر
آقا رفتن همانا ازون ۶۰ نفر یه بزرگسال باردار و تمام بچه ها گرفتند، همون بزرگسال گویا فقط دو دوز زده بود متاسفانه و از جای دیگه گرفته بود بخساب عوارض بارداری گذاشته بود علائمو
یعنی خدا خیرش بده هم خودش و پسر کوچیکش گرفتار شدن ( خودش بستری شد) هم همه بچه ها گرفتند. خداروشکر دخترم ردش کرد واقعا وحشت داشتم چون دوز چهارمم سینوفارم بود انتی بادی انتقالی از شیر مادر هم زیاد نبود ولی باز خداروشکر زده بودم خودم فقط دوروز گلودرد خفیف داشتم
آره اصلا شرایط رو با پرستار نمیتونم تصور کنم
خودم هستم و نازشو میکشم و حواسم هست وضعیت اینه وای بخال اینکه نبودم
کرونا رو نگو یعنی از من مراقبتر هیچکس نبود بعد دو سال یه عروسی دعوت شدیم خیلی نزدیک بود باید میرفتیم دیگه شروع پیک هفت بود گفتم نریما همسرم گفت بریم بچه فلان شهرو ندیده و … کلا عروسی خصوصی بود ۵۰-۶۰ نفر
آقا رفتن همانا ازون ۶۰ نفر یه بزرگسال باردار و تمام بچه ها گرفتند، همون بزرگسال گویا فقط دو دوز زده بود متاسفانه و از جای دیگه گرفته بود بخساب عوارض بارداری گذاشته بود علائمو
یعنی خدا خیرش بده هم خودش و پسر کوچیکش گرفتار شدن ( خودش بستری شد) هم همه بچه ها گرفتند. خداروشکر دخترم ردش کرد واقعا وحشت داشتم چون دوز چهارمم سینوفارم بود انتی بادی انتقالی از شیر مادر هم زیاد نبود ولی باز خداروشکر زده بودم خودم فقط دوروز گلودرد خفیف داشتم