۱۴۰۱/۶/۹، ۰۹:۴۰ صبح
بچه ها من دلم لوبیا عدسی یه صبحانه خوب میخواست ولی عسل زدم تو چایی دارچین و با خرما خوردم. نهایت صبحانه ای بود که تونستم برای خودِ خستم فراهم کنم.
دیشب شام بهونه آوردم به امیر گفتم کباب گرفت.
نهار آبگوشت از دیروز که مامی پخته بود آوردم.
شب هم نمیدونم!
دیشب شام بهونه آوردم به امیر گفتم کباب گرفت.
نهار آبگوشت از دیروز که مامی پخته بود آوردم.
شب هم نمیدونم!