۱۴۰۱/۷/۹، ۰۵:۰۸ عصر
ولی من همش یاد لیانه میافتم، اونم یادمه تا آخرش دست ب گریبان حالت تهوع و بالا آوردن بود ...
الانم ک صوفی میگه هنوزم بالا میاره
ناامید شدم ک ...
بچه ها واحد های جلویی ساختمون ما ،دستشویی چسبیده ب در ورودی
من امروز ساعت ۸ و نیم ک داشتم میومدم بالا ک برسم ب خونه خودمون ،یکیاز همسایه ها تو دسشویی مشغول تمیز کردن بینی ش بود با ولوم هزار
عاقا من اینقد عق زدم ک با چشای اشکی اومدم تو خونه
یعنی با این شیوه آپارتمان سازی و عایق بندی صدا ،اولین رتبه رو در جهان دارن ،خخخخ
الانم ک صوفی میگه هنوزم بالا میاره

ناامید شدم ک ...
بچه ها واحد های جلویی ساختمون ما ،دستشویی چسبیده ب در ورودی
من امروز ساعت ۸ و نیم ک داشتم میومدم بالا ک برسم ب خونه خودمون ،یکیاز همسایه ها تو دسشویی مشغول تمیز کردن بینی ش بود با ولوم هزار
عاقا من اینقد عق زدم ک با چشای اشکی اومدم تو خونه
یعنی با این شیوه آپارتمان سازی و عایق بندی صدا ،اولین رتبه رو در جهان دارن ،خخخخ
گوش کن! نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست ♥︎