ندا جان لطف داری عزیزم :*
پروانه جان باید اول ببینی علائم رو داره یا نه...
من خودم یه کتاب انتشارات صابرین، دو تا دوره یکی کودکت یکی هم هاجر سجاد و چندین لایو و پست اینستایی خوندم...
واقعیت رو بخوام بگم، پسرم بر اساس هیچکدوم نبود که بگم دقیق عین فلان دوره شد و عین راهکارهای اون عمل کردم...
من پسرم قبل از 3 سالگیش یه دوره ی بستری داشت، برای همین فشاری برای دستشویی نداشتم روش... ولی حدود 3 سال و چند روزش بود که پوشکش داشت تموم میشد... با اینکه یکی از علائم آمادگی اینه که شب پوشک رو خیس نکنه، پسر من صبحا پوشکش پرررر پر بود...
خلاصه، گفتم یه تست می کنم، چون سنش خوب بود... و از چند روز قبل دائم کتاب مامان بیا جیش دارم (من نوشتم مامان، بابا جیش دارم) رو براش می خوندم و می گفتم داری بزرگ میشی، باید دیگه شورت بپوشی و کلی ذوق می کردم... دیگه از یکی دو روز قبل از اتمام پوشک، گفتم اااا داره وقت شورت پوشیدن و بزرگ شدنت شده... واقعیت اون مدت هم سعی می کردیم جلوش با شلوارک باشیم یا نشون بدیم که لباس زیر رو آدم بزرگا همه می پوشن... بعد روزی که آخرین دونه بود، هی گفتم پوشک تموم شد، و او هم هی می گفت بابا بخره بیاره... که گفتم نمیشه دیگه تموم شده... آخریشه و اینها... تقریبا کل تایمی که بیدار بود از همین صحبت می کردیم...
و من چند بار وقتی کامل حواسش بود، می گفتم هر موقع جیش یا پی پی داری، باید بگی بریم دستشویی... و چند بار بصورت پراکنده از ستاره چسبوندن توی دستشویی هم استفاده کردیم...
و چند تا پتو مسافرتی آوردم بیرون که اگه خواست دستشویی کنه، روی اونها باشه چون تمیز کردنش برام خیلی راحت تر بود...
خلاصه من ساعت گذاشتم که هر یه ربع با صدای اون بریم دستشویی... بعدش دیگه قطع کردم و گفتم هر موقع جیش یا پی پی داشتی بگو بریم دستشویی...
اولین بار که اصلا تعجب کرده بود، هی قطع و وصلش می کرد، منم اصلا اصلا عصبانی نشدم.... و باهاش حرف زدم که اااا جیش کردی؟ باید جیش رو توی دستشویی بکنیم... باشه حالا چیکار کنیم؟ و می گفت بریم دستشویی...
و کلا دیگه نگفتم که جیش داری یا نه و... تا به خودآگاهی برسه، کم کم هم فاصله ی جیش تا شستن رو بیشتر می کردم که بیشتر حسش کنه که چه بده که جیشی باشه...
و ما این برنامه رو یه روز داشتیم که 3 بار روی پتوها جیش کرد... در کمال تعجب شب 8 سااااعت خشک خشک بود... و قانون جیش قبل و بعد از خواب و بیرون رو هم از اول اجرا کردم...
و روز دوم شروع کردم بریم بیرون... دیدم ووووای چه خوب خودشو نگه می داره... من چقدر شناختم کم بوده... انگار خیلی وقت پیش آماده بوده...
خلاصه بخوام بگم، من یه روزه تونستم بگیرمش... با اینکه توی بعضی پستای اینستا می دیدم که مسخره می کنن بعضی مامانا 3 روزه از پوشک گرفتن، اما من خدایی 1 روز بیشتر وقت نذاشتم... چون آماده بودم همه ی علائم رو داشته باشه، آخرم چون شبا پوشکشو خیس می کرد فکر کردم شاید آماده نباشه اما کلا این علامت به نظرم اشتباهه... از نظر پی پی هم که خدا رو شکر اصلا از دستش در نرفته...
از اون موقع هم یه بار توی ماشین با همسر دعوامون شد و صدای دوتامون رفت بالا و یهو متوجه شدیم پسرم خیلیییی شوکه شده... و متاسفانه کل روز بعدش، جیشش رو نگه نمی داشت... و حتی شده جلوی در دستشویی جیش کنه، این کارو می کرد اما تو نمی رفت... و اینجا فهمیدم که چقدر آرامش مهمه... آرامش توی خانواده، بین اعضا، تحقیر نکردن و اینا فوووق العاده مهمه... یعنی بعد آمادگی روحی بچه و مادر و پدر، از هر تکنیکی مهمتره به نظرم... حالا مثلا 10 بار استیکر بدیم یا هر بار که میره دستشویی به بچه استیکر بدیم، چیز خیلی خاصی نیست و حتی زیادم بدیم، قابل اصلاحه، اما آرامش که نباشه، بچه هم درک می کنه، خودشو خیس می کنه، بعد باعث عصبانیت بیشتر والدین میشه و باز والد بیشتر فشار میاره و یه چرخه ی تموم نشدنی این وسط به وجود میاد...
کلا آمادگی جسمی (پریود نباشیم، کار سنگین نداشته باشیم، خرید نخوایم بریم تا چند روز ووو...، بچه عمل نکرده باشه، مریض نباشه ووو...) و روحی خودمون و بچه(دعوا و مرافعه نکرده باشیم با کسی، حالمون با بچه خوب باشه ووو... مهد یا پرستارش تغییر نکرده باشه، روتین های استیبلی داشته باشه ووو...)
پروانه اگر نگه میداره احتمالا براش زوده... بذار پوشک بشه و وقتی علائم رو دیدی، شروع کن... اصولا نباید اینقدر طول بکشه... هم خودت هم بچه مستهلک میشید، او هم به این شرایط عادت می کنه، یبوست و مشکلات کلیه ممکنه بگیره ووو...
ولی باز هم پیشنهاد من مشاوره هست... واقعا مشاوره عاللللیه.. بشدت راهگشاست... من خودم تازه فهمیدم چقدر با مشاوره حالم خوبه... هر دقیقه ش برام بی نهایت ارزش داره...
پروانه جان باید اول ببینی علائم رو داره یا نه...
من خودم یه کتاب انتشارات صابرین، دو تا دوره یکی کودکت یکی هم هاجر سجاد و چندین لایو و پست اینستایی خوندم...
واقعیت رو بخوام بگم، پسرم بر اساس هیچکدوم نبود که بگم دقیق عین فلان دوره شد و عین راهکارهای اون عمل کردم...
من پسرم قبل از 3 سالگیش یه دوره ی بستری داشت، برای همین فشاری برای دستشویی نداشتم روش... ولی حدود 3 سال و چند روزش بود که پوشکش داشت تموم میشد... با اینکه یکی از علائم آمادگی اینه که شب پوشک رو خیس نکنه، پسر من صبحا پوشکش پرررر پر بود...
خلاصه، گفتم یه تست می کنم، چون سنش خوب بود... و از چند روز قبل دائم کتاب مامان بیا جیش دارم (من نوشتم مامان، بابا جیش دارم) رو براش می خوندم و می گفتم داری بزرگ میشی، باید دیگه شورت بپوشی و کلی ذوق می کردم... دیگه از یکی دو روز قبل از اتمام پوشک، گفتم اااا داره وقت شورت پوشیدن و بزرگ شدنت شده... واقعیت اون مدت هم سعی می کردیم جلوش با شلوارک باشیم یا نشون بدیم که لباس زیر رو آدم بزرگا همه می پوشن... بعد روزی که آخرین دونه بود، هی گفتم پوشک تموم شد، و او هم هی می گفت بابا بخره بیاره... که گفتم نمیشه دیگه تموم شده... آخریشه و اینها... تقریبا کل تایمی که بیدار بود از همین صحبت می کردیم...
و من چند بار وقتی کامل حواسش بود، می گفتم هر موقع جیش یا پی پی داری، باید بگی بریم دستشویی... و چند بار بصورت پراکنده از ستاره چسبوندن توی دستشویی هم استفاده کردیم...
و چند تا پتو مسافرتی آوردم بیرون که اگه خواست دستشویی کنه، روی اونها باشه چون تمیز کردنش برام خیلی راحت تر بود...
خلاصه من ساعت گذاشتم که هر یه ربع با صدای اون بریم دستشویی... بعدش دیگه قطع کردم و گفتم هر موقع جیش یا پی پی داشتی بگو بریم دستشویی...
اولین بار که اصلا تعجب کرده بود، هی قطع و وصلش می کرد، منم اصلا اصلا عصبانی نشدم.... و باهاش حرف زدم که اااا جیش کردی؟ باید جیش رو توی دستشویی بکنیم... باشه حالا چیکار کنیم؟ و می گفت بریم دستشویی...
و کلا دیگه نگفتم که جیش داری یا نه و... تا به خودآگاهی برسه، کم کم هم فاصله ی جیش تا شستن رو بیشتر می کردم که بیشتر حسش کنه که چه بده که جیشی باشه...
و ما این برنامه رو یه روز داشتیم که 3 بار روی پتوها جیش کرد... در کمال تعجب شب 8 سااااعت خشک خشک بود... و قانون جیش قبل و بعد از خواب و بیرون رو هم از اول اجرا کردم...
و روز دوم شروع کردم بریم بیرون... دیدم ووووای چه خوب خودشو نگه می داره... من چقدر شناختم کم بوده... انگار خیلی وقت پیش آماده بوده...
خلاصه بخوام بگم، من یه روزه تونستم بگیرمش... با اینکه توی بعضی پستای اینستا می دیدم که مسخره می کنن بعضی مامانا 3 روزه از پوشک گرفتن، اما من خدایی 1 روز بیشتر وقت نذاشتم... چون آماده بودم همه ی علائم رو داشته باشه، آخرم چون شبا پوشکشو خیس می کرد فکر کردم شاید آماده نباشه اما کلا این علامت به نظرم اشتباهه... از نظر پی پی هم که خدا رو شکر اصلا از دستش در نرفته...
از اون موقع هم یه بار توی ماشین با همسر دعوامون شد و صدای دوتامون رفت بالا و یهو متوجه شدیم پسرم خیلیییی شوکه شده... و متاسفانه کل روز بعدش، جیشش رو نگه نمی داشت... و حتی شده جلوی در دستشویی جیش کنه، این کارو می کرد اما تو نمی رفت... و اینجا فهمیدم که چقدر آرامش مهمه... آرامش توی خانواده، بین اعضا، تحقیر نکردن و اینا فوووق العاده مهمه... یعنی بعد آمادگی روحی بچه و مادر و پدر، از هر تکنیکی مهمتره به نظرم... حالا مثلا 10 بار استیکر بدیم یا هر بار که میره دستشویی به بچه استیکر بدیم، چیز خیلی خاصی نیست و حتی زیادم بدیم، قابل اصلاحه، اما آرامش که نباشه، بچه هم درک می کنه، خودشو خیس می کنه، بعد باعث عصبانیت بیشتر والدین میشه و باز والد بیشتر فشار میاره و یه چرخه ی تموم نشدنی این وسط به وجود میاد...
کلا آمادگی جسمی (پریود نباشیم، کار سنگین نداشته باشیم، خرید نخوایم بریم تا چند روز ووو...، بچه عمل نکرده باشه، مریض نباشه ووو...) و روحی خودمون و بچه(دعوا و مرافعه نکرده باشیم با کسی، حالمون با بچه خوب باشه ووو... مهد یا پرستارش تغییر نکرده باشه، روتین های استیبلی داشته باشه ووو...)
پروانه اگر نگه میداره احتمالا براش زوده... بذار پوشک بشه و وقتی علائم رو دیدی، شروع کن... اصولا نباید اینقدر طول بکشه... هم خودت هم بچه مستهلک میشید، او هم به این شرایط عادت می کنه، یبوست و مشکلات کلیه ممکنه بگیره ووو...
ولی باز هم پیشنهاد من مشاوره هست... واقعا مشاوره عاللللیه.. بشدت راهگشاست... من خودم تازه فهمیدم چقدر با مشاوره حالم خوبه... هر دقیقه ش برام بی نهایت ارزش داره...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم