اره ندا جون از شب اول تو بیمارستان سینه رو نگرفت کل بخشو گذذاشت رو سرش مجبور شدیم شیرخشک بدیم، البته روزای اول شیر هم نداشتم اما بعدش که شیر اومد هم راضی نمیشه هر روز کلی جنگ و دعوا داریم با پسر اما بیفایده، در حد چند قطره میچکونم تو دهنش یا با شیردوش کمی میریزم تو شیشه میخوره...
فاطمه جون روزای اول نداشتم بعدش بیشتر شد میدونم مک بزنه بیشتر میشه اما بچه حتی یه دونه مک هم نمیزنه هرچی هم سینه رو تو دهنش میذارم باز حاضر نیست یه مکم بزنه
فاطمه جون روزای اول نداشتم بعدش بیشتر شد میدونم مک بزنه بیشتر میشه اما بچه حتی یه دونه مک هم نمیزنه هرچی هم سینه رو تو دهنش میذارم باز حاضر نیست یه مکم بزنه