چ جالب
20 21 22 سه روز پشت هم
من ی دوستی دارم ک باهم بارداربم دکترمونم یکیه بخاطر اون میگم شاید 23 بذارم ک ی روز باشه زایمانمون
فاطمه جان من نظز خودم بی حسی زایمان اولمم بی حسی بود حالا باز تو شرایط اتاق عمل چی پیش بیاد نمیدونم
من صبح دم از درد شبیه پریود بیدار شدم خبلی ترسیدم گفتم دردم شروع شده خداروشکر الان بهترم ولی دیگه چشمم ترسیده امیدوارم این ی هفنه هم طاقت بیاره بمونه اون تو
عاطفه جان بارداری و نوسانای هورمونی و خلقیش
انشاله نی نی ت هر چی هست صحبح و سالم باشه
روشنک جان من صبح عمل شده بودم شب ساعت 10 11 گفتن راه برم ی چند قدم راه رفتم
راستش اصلا یادم نیست سوند کی دراوردن
سوند برام گذاشتن و برداشتنش اصلا سخت و ازاردهنده نبود برا همین تو ذهنم نمونده
20 21 22 سه روز پشت هم

من ی دوستی دارم ک باهم بارداربم دکترمونم یکیه بخاطر اون میگم شاید 23 بذارم ک ی روز باشه زایمانمون
فاطمه جان من نظز خودم بی حسی زایمان اولمم بی حسی بود حالا باز تو شرایط اتاق عمل چی پیش بیاد نمیدونم
من صبح دم از درد شبیه پریود بیدار شدم خبلی ترسیدم گفتم دردم شروع شده خداروشکر الان بهترم ولی دیگه چشمم ترسیده امیدوارم این ی هفنه هم طاقت بیاره بمونه اون تو
عاطفه جان بارداری و نوسانای هورمونی و خلقیش
انشاله نی نی ت هر چی هست صحبح و سالم باشه

روشنک جان من صبح عمل شده بودم شب ساعت 10 11 گفتن راه برم ی چند قدم راه رفتم
راستش اصلا یادم نیست سوند کی دراوردن
سوند برام گذاشتن و برداشتنش اصلا سخت و ازاردهنده نبود برا همین تو ذهنم نمونده