ماهور جان واقعا دوران قشنگی بود
با اینکه اولش خیلی سخت بود و ویار دا شتم وسطاش هم کرونا امد اما آرامش عجیبی داشتم انقدر آروم و صبور و مهربون شده بودم خودم تعجب کرده بودم
شبا تا میچسبیدم به همسرم بهش ضربه میزد از اول با باباش رقیب بود
جالب بود تو بارداری خوشگل شده بودم پوست شاداب چشمام برق خاصی داشت کلا هم ۸ کیلو اضافه کردم سنگین نشدم برعکس الان
!! تا روز آخر همه کارامو راحت میکردم ،دلم تنگ شد برای بارداری
!
نسیمه جان من همش به همسرم نگاه کردم اما برعکس شبیه خودم شد
مری جان خدا خودت و گل پسرت و همسرت رو حفظ کنه
امشب این تاپیک کار دستم میده
پسرمم حاصل تاخیر در پریوده فکر میکردم فرداش پریود میشم نگو جابه جا شده بود

با اینکه اولش خیلی سخت بود و ویار دا شتم وسطاش هم کرونا امد اما آرامش عجیبی داشتم انقدر آروم و صبور و مهربون شده بودم خودم تعجب کرده بودم
شبا تا میچسبیدم به همسرم بهش ضربه میزد از اول با باباش رقیب بود

جالب بود تو بارداری خوشگل شده بودم پوست شاداب چشمام برق خاصی داشت کلا هم ۸ کیلو اضافه کردم سنگین نشدم برعکس الان

!
نسیمه جان من همش به همسرم نگاه کردم اما برعکس شبیه خودم شد

مری جان خدا خودت و گل پسرت و همسرت رو حفظ کنه

امشب این تاپیک کار دستم میده

پسرمم حاصل تاخیر در پریوده فکر میکردم فرداش پریود میشم نگو جابه جا شده بود

