یا خود خدا خودت طهور کن سلین همچنان تو سن پسرت دندون درآوردن مکافات داره؟! هیچییییییییی پس رسما من برم محو بشم
خدا شاهده با هر دندون از چهارماهگی تا الان من دو سه سال پیر شدم
فاطمه جان نمیشه از مامانت خواهش کنی بیاد کمکت
دختر گلت دیگه باید مهد بره بذار از صبح تا عصر مهد
سر این دندونای جدید کرسیش بشدت بی قراره دخترم، گفتم یکاری کنم یه مرغ و خروس ( جوجه بزرگ البته) برای دخترم خریدم گفتم میذارمشون محوطه، سرایدار هم زحمت نگهداریشونو میکشه ( باهاش هماهنگ کرده بودم یه فضای حدود صد متری محصور بود قرار بود اونجا باشن) یعنی نگم براتون در عرض نصف روز کل اونجا رو کثیف کردن بس که دو تا جوجه پی پی کردن ازونور دخترم کل علاقش تو سی ثانیه ختم شد یدور دنبالشون کرد بعد توجهش به کارتنایی که باهاش اورده بودم و هنوز دور ننداخته بودیم جمع شد کلا رفت سراغ کارتونا
الان شبم بردم بازی کنه اونا خواب بودن اینم اصلا نرفت نگاشون کنه من موندم و یه مرغ و خروس رو دستم
خانم سرایدارم بنده خدا گفت از بس اینا جیک جیک کردن سرمون رفت یه گربه هم مدام میپره داخل حصار ما مجبوریم بیرونش کنیم، خلاصه که واسه یه غذا خوردن چکارا که نمیکنم
خدا شاهده با هر دندون از چهارماهگی تا الان من دو سه سال پیر شدم
فاطمه جان نمیشه از مامانت خواهش کنی بیاد کمکت
دختر گلت دیگه باید مهد بره بذار از صبح تا عصر مهد
سر این دندونای جدید کرسیش بشدت بی قراره دخترم، گفتم یکاری کنم یه مرغ و خروس ( جوجه بزرگ البته) برای دخترم خریدم گفتم میذارمشون محوطه، سرایدار هم زحمت نگهداریشونو میکشه ( باهاش هماهنگ کرده بودم یه فضای حدود صد متری محصور بود قرار بود اونجا باشن) یعنی نگم براتون در عرض نصف روز کل اونجا رو کثیف کردن بس که دو تا جوجه پی پی کردن ازونور دخترم کل علاقش تو سی ثانیه ختم شد یدور دنبالشون کرد بعد توجهش به کارتنایی که باهاش اورده بودم و هنوز دور ننداخته بودیم جمع شد کلا رفت سراغ کارتونا
الان شبم بردم بازی کنه اونا خواب بودن اینم اصلا نرفت نگاشون کنه من موندم و یه مرغ و خروس رو دستم
خانم سرایدارم بنده خدا گفت از بس اینا جیک جیک کردن سرمون رفت یه گربه هم مدام میپره داخل حصار ما مجبوریم بیرونش کنیم، خلاصه که واسه یه غذا خوردن چکارا که نمیکنم