وای نسیمه همین پسر خواهر شوهر منم یادم افتاد یه بار اومده بودن خونه ما از آبسردکن یخچال آب خورد بعد به در یخچال یه کم آب ریخت.گیر داده بود دستمال بده پاک کنم اینجوری که نمیشه
) یا رفته بود روی رو تختی تخت ما نشسته بود بعد یه کم روتختی جمع شده بود با چنان دقتی صافش میکرد میگفت نمیشه که همینجوری ولش کنم.
