کژال من جلوی دخترم و همسرم مشکلی نداشتم شیر دادنی. جلوی کس دیگه ولی شیر نمی دادم و همیشه می رفتم یه اتاق خالی، بیرونم بودم می رفتم اتاق شیردهی یا تو رختکن فروشگاهها اگه اتاق شیردهی نداشتن. بچه خب شیر می خوره سینه رو می بینه ولی فرد دیگه عملا نمی بینه و آدم دستش میاد چه جوری شیر بده که چیزی معلوم نباشه. من خودم چندشم میشه خانمیو در حال شیر دادن ببینم حقیقتش و برای همین جلوی افراد دیگه شیر نمی دادم. اگه کلاسم می رفتم و بچه شیر می خواست هم با شال شیردهی شیر می دادم. الهام منم راستشو بخوام بگم شیردهیو دوست نداشتم خصوصا آخریها که انگار شیر آب خوری بود و خودش می اومد سینه رو در می آورد و می خورد. اولهام که ماجرا داشتم و کلی طول می داد ولی خب خیلی برای من فرآیند کالری سوزی بود و منو لاغرتر از قبل بارداریم کرد زود شیردهی ولی از شیر گرفتم دخترمو اضافه وزن پیدا کردم. از شیرم گرفتمش اولین شب گریه کردم.
یوتاب جون، آلمانیها تو تخت جدا می خوابونم معمولا از اول بچه رو اگه بدقلق نباشه بچه و معمولا ولی اتاقشو یک سالگی جدا می کنن. منم دخترم از اول تو تخت خودش بود و از شش ماهگی تا جایی که می شد تو اتاقمون، تختش ازمون دور بود و یک سال و خرده ای که بود و خونه امونو عوض کردیم و اتاق دار شد، کم کم اتاقشو جدا کردم.
یوتاب جون، آلمانیها تو تخت جدا می خوابونم معمولا از اول بچه رو اگه بدقلق نباشه بچه و معمولا ولی اتاقشو یک سالگی جدا می کنن. منم دخترم از اول تو تخت خودش بود و از شش ماهگی تا جایی که می شد تو اتاقمون، تختش ازمون دور بود و یک سال و خرده ای که بود و خونه امونو عوض کردیم و اتاق دار شد، کم کم اتاقشو جدا کردم.