۱۴۰۱/۸/۲۸، ۱۰:۴۷ عصر
نونا حالا خجالت نه. ولی یه حس بد. احساس میکنم باید خیلی تو شرایط ایده آل و رمانتیکی باشیم هرجفتمون برای اینکار.
مریم جان دقیقا چندش لغت درستش هست که شما گفتی. منم همینطورم.الانم خواهرم به بچش شیر میده من کنارش میشینم که نبینمش. نمیدونم مثل خیلی چیزای روانی دیگه شاید اینم ریشه در کودکی داره که با شناختی که از مامانم دارم بعید نیست اون موقع در من شکل گرفته باشه.
مریم جان دقیقا چندش لغت درستش هست که شما گفتی. منم همینطورم.الانم خواهرم به بچش شیر میده من کنارش میشینم که نبینمش. نمیدونم مثل خیلی چیزای روانی دیگه شاید اینم ریشه در کودکی داره که با شناختی که از مامانم دارم بعید نیست اون موقع در من شکل گرفته باشه.