۱۴۰۱/۹/۴، ۱۲:۱۵ عصر
سلام صنوبر جونم ،آره خیلی خوبه
شب داشتم شکمم رو چرب میکردم یکم ماساژ دادم ،یهو تکون خورد
صنوبر والا من در حد خنده و باری حوصله شون رو دارم
نق نق بکنن خیلی بی حوصله میشم
من تجربه نگه داری از بچه های خواهرم رو داشتم چندین بار خودم تنهایی
خدایی مسئولیتش زیاده
حالا ببینم واسه بچه خودم چطوری میشم
ولی الان توی بارداری ،خیلی ذوقش رو دارم
نی نی میبینم جذبش میشم در حالیکه قبلا اصلا نگاه نمیکردم ب نوزاد های اطراف
شب داشتم شکمم رو چرب میکردم یکم ماساژ دادم ،یهو تکون خورد
صنوبر والا من در حد خنده و باری حوصله شون رو دارم
نق نق بکنن خیلی بی حوصله میشم
من تجربه نگه داری از بچه های خواهرم رو داشتم چندین بار خودم تنهایی
خدایی مسئولیتش زیاده
حالا ببینم واسه بچه خودم چطوری میشم
ولی الان توی بارداری ،خیلی ذوقش رو دارم
نی نی میبینم جذبش میشم در حالیکه قبلا اصلا نگاه نمیکردم ب نوزاد های اطراف
گوش کن! نبض دلم زمزمه اش با تو یکیست ♥︎