۱۴۰۱/۹/۱۵، ۱۱:۱۳ صبح
نونا یه چیز بگم... مامانه رمز موفقیتش رو گفت بهت... شاید چون تحت فشاری متوجه اهمیتش نشدی... رمزش اینه که اصلا به بچه فشار نیاری... بذار هررر چقدر خورد، بخوره... اصلا خودت رو حساس نکن... غذا رو بذار روی صندلی و برو دنبال کارات... بچه هر مقداری که نیاز داشته باشه می خوره...
بعد به جز بحث ژنتیک، یه نکته ی دیگه هم فعالیت بچه اس... بچه ای که فعالیت زیادی داره، غذا هم زیاد می خوره ولی می سوزونه... الان اینی که تعریف کردی، عین پسر من بود تقریبا.... یعنی میریم یه جایی، باید دائم دهنش بجنبه... یعنیاااا تا پیتزا یا غذا رو بیارن، آبروی ما رو می بره و چندین بار باید باباش ببردش بیرون، تذکر بده برگردونه و حتی با گوشی هم سرگرم نمیشه توی این تایم و باید باید یه فکری برای اون تایم داشته باشیم مثلا سیب زمینی سرخ شده جلو دستش باشه تا غذا آماده بشه... از مهد میاد خونه، انگار هیچی نخورده، باید وعده ی غذایی گرم آماده باشه، انواع میوه و اینا داشته باشیم.. ولی ببین فقط قد می کشه، اگه بدونی چقدر من حرف می کشم هی میگن چرا پسرت لاغره
خب وقتی باسن این بچه توی بیداری یه لحظه زمین نمی مونه، مگه چیزی هم می مونه که چربی بشه... البته من خودم خیلییییی راضی ام ها، چون من که از هر دو طرف مشکلات قلبی و عروقی و فشار و قند و تیروئید و اینا دارم، از سمت باباش هم همچنین بعلاوه ی سرطان... یعنی سبک زندگی سالم برامون از هوا واجبتره... ولی خب یه عده که شناختی ندارن، میان میگن بچه ت لاغره!!! با اینکه واقعا از هم کلاسیاش درشت تر و قد بلندتره... موهاش کامل پره حتی وقتی به دنیا اومد... دندوناش سالمه... چاقی که نمیشه معیار سلامتی...
نکته ی دیگه خواب بچه اس... بچه ی بد خواب، کم هم غذا می خوره، همیشه بد خلق و بی انرژیه، کم هم غذا می خوره... اگر خواب دخترت تنظیم نیست، حتما به فکر اصلاحش باش که خودش خیلی موثره...
یه چیز دیگه هم هست و اون اینکه بعد از 1، بچه به شدت غذاش کم میشه... یعنی حدود 1 سوم... با اینکه من قبل 1 مشکل خاصی با غذا نداشتم مگه خوشش نیاد و نخوره، اما بعد از 1 خیلی اذیت شدم... ولی باز از 3 میشه گفت از نظرم درست شده و از دید من در حد مناسبی می خوره... حالا یه غذایی رو دوست نداره، میل نداره یا هر چی، اینم اکی هستم باهاش... ولی هیچوقت سعیییی می کنم فشار نیارم... حتی وقتی نمی خواد بخوره میگم مامان سیر شدی؟ که اگه بگه آره، دست می کشم که اندازه ی شکمش رو یاد بگیره و بدونه سیر که شد نیازی نیست بخاطر من، بیشتر بخوره...
بعد به جز بحث ژنتیک، یه نکته ی دیگه هم فعالیت بچه اس... بچه ای که فعالیت زیادی داره، غذا هم زیاد می خوره ولی می سوزونه... الان اینی که تعریف کردی، عین پسر من بود تقریبا.... یعنی میریم یه جایی، باید دائم دهنش بجنبه... یعنیاااا تا پیتزا یا غذا رو بیارن، آبروی ما رو می بره و چندین بار باید باباش ببردش بیرون، تذکر بده برگردونه و حتی با گوشی هم سرگرم نمیشه توی این تایم و باید باید یه فکری برای اون تایم داشته باشیم مثلا سیب زمینی سرخ شده جلو دستش باشه تا غذا آماده بشه... از مهد میاد خونه، انگار هیچی نخورده، باید وعده ی غذایی گرم آماده باشه، انواع میوه و اینا داشته باشیم.. ولی ببین فقط قد می کشه، اگه بدونی چقدر من حرف می کشم هی میگن چرا پسرت لاغره

نکته ی دیگه خواب بچه اس... بچه ی بد خواب، کم هم غذا می خوره، همیشه بد خلق و بی انرژیه، کم هم غذا می خوره... اگر خواب دخترت تنظیم نیست، حتما به فکر اصلاحش باش که خودش خیلی موثره...
یه چیز دیگه هم هست و اون اینکه بعد از 1، بچه به شدت غذاش کم میشه... یعنی حدود 1 سوم... با اینکه من قبل 1 مشکل خاصی با غذا نداشتم مگه خوشش نیاد و نخوره، اما بعد از 1 خیلی اذیت شدم... ولی باز از 3 میشه گفت از نظرم درست شده و از دید من در حد مناسبی می خوره... حالا یه غذایی رو دوست نداره، میل نداره یا هر چی، اینم اکی هستم باهاش... ولی هیچوقت سعیییی می کنم فشار نیارم... حتی وقتی نمی خواد بخوره میگم مامان سیر شدی؟ که اگه بگه آره، دست می کشم که اندازه ی شکمش رو یاد بگیره و بدونه سیر که شد نیازی نیست بخاطر من، بیشتر بخوره...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم