۱۴۰۱/۹/۲۳، ۱۲:۴۶ صبح
به شوهرم هی میگم این بسشه و دیگه تحملشو ندارم چرا درش نمیارن خخخخ آخی بچه اممم. سر دخترم ولی رخشید انصافا این طور نبودم و تلاشمو می کردم خب زایمان راحت طبیعی داشته باشم ولی تو این فکر نبودم حالا ۴۰ هفته حتما بیاد ولی سر این طفلک اذیتم. به نظرم دلیل اصلیشم همین نفسمو محدودیت حرکتیمه. عین پنگوئن راه میرم و بعد میرم جایی پام بزرگتر میشه و یهو می بینی با اینکه بزرگترین کتونیمم می پوشم پام نمیره از خونه اشون بیرون اومدنی خخخ. به شوهرم گفتم، فکر کنم آخر سر با دمپایی توالت باید برم برای زایمان که پام راحت باشه. دمپایی عادیمو استخر می پوشم میرم اولش نصف پام بیرونه عملا چون جلوش نمیره دیگه پام و بعد میرم استخر چون هم آبش سرده نسبتا و ورزش می کنم یکم ورم پام می خوابه و میره داخل. چشمامم پف کرده و زشت شده خخخخ پوست و موهامم خشک. خلاصه عشقی شدم من درین ماه آخر و اینام احتمالا رو مخم میره.