۱۴۰۰/۷/۱، ۰۱:۲۳ عصر
ماهور جان من اصلا بچه دوست نداشتم حتی بغل نمیکردم بچه هارو .یه لباس کوچولو هم به نظرم بامزه و جالب نبود...ولی تو یه هفته روحیه ام تغییر کرد وکلا برعکس شدم..۲ ماه صبر کردم تحقیق کردم بعد به همسرم گفتم ولی بهم اهمیت نداد چون میدونست دوست ندارم بعد ۶ ماه دید هنوز رو حرفمم تازه گفت اکی..اول همهزینه های بارداری و زایمان و اوایل بچه داری رو جمع کردیم کنار گذاشتیم بعد خیالم راحت شد رفتم ازمایش قبل بارداری دادم..
از بچه دار شدن راضیم.سرد هم نشدیم البته کمتر شده که طبیعیه وقت و انرژی کم میاد خب.
من نظرم این بود که باید از نظر مالی نرمال باشیم.خونه داشته باشیم.کارمون تو روال افتاده باشه.
دقیقا هم تو اوج اوج کار بچه دار شدم اگه یه مدت کار نکنم کلافمدیگه ریز ریز شروع کردم والان راضی ام که کارم رو جلو میبرم
تفریحات دو نفره خوبه ولی الان هی میگم ببرم پسرم رو همه جارو نشونش بدم همه چی یادش بدم.یه سفرهایی که نتونستیم بریمو میگم خوب شد نرفتیم الان با بچه میریم اونم میبینه.حتی تا سر کوچه هم تنهایی یا دو تایی با همسر هم بهم خوش نمیگذره.
درمورد اینده هم اگه همه میخواستن فکر کنن هیچکس بچه دار نمیشد چون شما از زمان بچه گی خودت نگاه کنی تا الان چقدر اوضاع تغییر کرده پدرو مادرت اگه میخواستن اینجوری فکر کنن شما نبودی اوصاع هرورز بدتر میشه خب چی کار کنیم چرا باید از زتدگیمون بگدریم چرا شاد نباشیم حالا گرون میشه که میشه خب ماهم درامد مونو افزایش میدیم خرج دقیقتر انجام میدیم.
البته من کلا ادم بیخیال و ریلکس و منطقی هستم.الکی حرص نمیخورم سریع فکر میکنم خب الان چی کار کنیم مشکل رو حل کنیم.پول چطوری جمع کنیم.کلا به باطن بیشتر اهمیت میدم.سالم بودن برام مهمتره..تا اینکه فکرکنم لاغر شدم سینم چه تغییری کرده جای ترک و بخیه برام مهم نیست.حرفای دیگران اصلا برام مهم نیست هیچوقت اثر روم نزاشته.
در کل از اینکه ۶ سال صبر کردم راضی ام.اگه خونه و کار نداشتم بجه دار نمیشدم
از بچه دار شدن راضیم.سرد هم نشدیم البته کمتر شده که طبیعیه وقت و انرژی کم میاد خب.
من نظرم این بود که باید از نظر مالی نرمال باشیم.خونه داشته باشیم.کارمون تو روال افتاده باشه.
دقیقا هم تو اوج اوج کار بچه دار شدم اگه یه مدت کار نکنم کلافمدیگه ریز ریز شروع کردم والان راضی ام که کارم رو جلو میبرم
تفریحات دو نفره خوبه ولی الان هی میگم ببرم پسرم رو همه جارو نشونش بدم همه چی یادش بدم.یه سفرهایی که نتونستیم بریمو میگم خوب شد نرفتیم الان با بچه میریم اونم میبینه.حتی تا سر کوچه هم تنهایی یا دو تایی با همسر هم بهم خوش نمیگذره.
درمورد اینده هم اگه همه میخواستن فکر کنن هیچکس بچه دار نمیشد چون شما از زمان بچه گی خودت نگاه کنی تا الان چقدر اوضاع تغییر کرده پدرو مادرت اگه میخواستن اینجوری فکر کنن شما نبودی اوصاع هرورز بدتر میشه خب چی کار کنیم چرا باید از زتدگیمون بگدریم چرا شاد نباشیم حالا گرون میشه که میشه خب ماهم درامد مونو افزایش میدیم خرج دقیقتر انجام میدیم.
البته من کلا ادم بیخیال و ریلکس و منطقی هستم.الکی حرص نمیخورم سریع فکر میکنم خب الان چی کار کنیم مشکل رو حل کنیم.پول چطوری جمع کنیم.کلا به باطن بیشتر اهمیت میدم.سالم بودن برام مهمتره..تا اینکه فکرکنم لاغر شدم سینم چه تغییری کرده جای ترک و بخیه برام مهم نیست.حرفای دیگران اصلا برام مهم نیست هیچوقت اثر روم نزاشته.
در کل از اینکه ۶ سال صبر کردم راضی ام.اگه خونه و کار نداشتم بجه دار نمیشدم