۱۴۰۱/۹/۳۰، ۰۴:۳۸ عصر
من امروز مهمون دارم
به دلیل پریود اینجانب، برنامه از شام تبدیل شد به پس از شام تا پاسی از شب 
خلاصه امروز ساعت 6 صبح پسرم بلندم کرد که آآآآآآییییییی من گشنه ام
پاشدم تا 7 بهش غذا دادم، بعد همینجوری غش کردم... یهو ساعت 11 از خواب پریدم دیدم پدر و پسر نیستن
برای اولین بار بدون دیدنش رفته بودن مهدکودک و باباش براش میان وعده هاشو گذاشته بوددددددد
وای اصلا یه جوری شدم که کی این بچه اینقدر بزرگ شد آخه... الانم دلم داره غنج میره براشون 
خلاصه از 11 من ظرفا و ظرفشویی رو تمیز کردم
خونه رو تمیز و مرتب کردم
دستمال کشی سطوح
تمیز کردن گاز
شستن لباس و پرده های پذیرایی و آشپزخونه
مرتب کردن کتابخونه
آوردن و شستن ظرفای پذیرایی و دسته بندی کردنشون
کارهای در شرف انجام:
درست کردن لبو
شیرکاکائو
درست کردن چیز برد
شستن و چیدمان میوه ها
درست کردن شام


خلاصه امروز ساعت 6 صبح پسرم بلندم کرد که آآآآآآییییییی من گشنه ام




خلاصه از 11 من ظرفا و ظرفشویی رو تمیز کردم
خونه رو تمیز و مرتب کردم
دستمال کشی سطوح
تمیز کردن گاز
شستن لباس و پرده های پذیرایی و آشپزخونه
مرتب کردن کتابخونه
آوردن و شستن ظرفای پذیرایی و دسته بندی کردنشون
کارهای در شرف انجام:
درست کردن لبو
شیرکاکائو
درست کردن چیز برد
شستن و چیدمان میوه ها
درست کردن شام
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم