بعد از ۲ سال شوهرم دیشب ساعت ۱۱-۱۲ که تو خواب و بیداری با هم حرف میزدیم رضایت داد برای سرکارش غذا بذارم ببره. همیشه فیلهی مرغ رژیمی از بیرون میگیره و معتقده غذاهای من به درد وسط هفته نمیخورن چون پر و پیمون و سنگین هستن و در ضمن نمیخواد من برای ناهارش وقت بذارم، ولی خب من عاشق آشپزی هستم، حتی وقتی سرم شلوغه! زنگ تفریح روزمه.
حالا من هم برای رو کم کنی ساعت ۷ صبح که پا شدم سریع فیلهی مرغ درآوردم تو پیاز و لیموترش و زنجبیل تازه و ادویه خوابوندم و برای کنارش هم فلفل دلمهی رنگی خلالی و هویج خلالی و قارچ رو توی فر برشته کردم و کمی هم نخودسبز و ذرت آبپز گذاشتم. امیدوارم موفقیتآمیز باشه و نه کم باشه نه زیاد، چون رو «اندازه» بودن حجم غذا هم خیلی حساسه.
حالا من هم برای رو کم کنی ساعت ۷ صبح که پا شدم سریع فیلهی مرغ درآوردم تو پیاز و لیموترش و زنجبیل تازه و ادویه خوابوندم و برای کنارش هم فلفل دلمهی رنگی خلالی و هویج خلالی و قارچ رو توی فر برشته کردم و کمی هم نخودسبز و ذرت آبپز گذاشتم. امیدوارم موفقیتآمیز باشه و نه کم باشه نه زیاد، چون رو «اندازه» بودن حجم غذا هم خیلی حساسه.