ماری باباش چشمای پسر رو می بنده، من میوه های مختلف رو میگیرم جلوش که بگه چه میوه ایه
در این حد
در این حد
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم


![[-]](http://khanumha.com/images/collapse.png)