۱۴۰۱/۱۰/۶، ۰۱:۰۸ عصر
من تا هفت ماهگي شديدا بالا مياوردم
روزي سه تا چهار بار
ولي بيشتر از تهوع ضعف اذيتم ميكرد
من ميگم ضعف شما فقط ميشنويد
تهوعم از غروب به بعد شروع ميشد
صبح ها تا زماني كه هوا روشن بود خوب بودم و حسابي ميخوردم ناهار دو بشقاب غذا ميخوردم
يادمه حتي توي چُرت ظهرگاهي هم خواب غذا ميديدم
ولي هوا كه به سمت تاريك شدن ميرفت حالم خراب ميشد
از بيرون ميترسيدم
همسرم غذا سفارش ميداد از قبل غذارو هواميداد بوش بره
بعد ميگفت برو بالا بيار كه بشيني غذاتو بخوري
چقد توي خونه و آشپزخونه گند زدم نگم براتون
طفلي همسرم چقد با صبوري اون كثافتارو جمع ميكرد
تا مامانم اومد و همه جاي خونه نايلون جاساز كرد
روزي سه تا چهار بار
ولي بيشتر از تهوع ضعف اذيتم ميكرد
من ميگم ضعف شما فقط ميشنويد
تهوعم از غروب به بعد شروع ميشد
صبح ها تا زماني كه هوا روشن بود خوب بودم و حسابي ميخوردم ناهار دو بشقاب غذا ميخوردم
يادمه حتي توي چُرت ظهرگاهي هم خواب غذا ميديدم
ولي هوا كه به سمت تاريك شدن ميرفت حالم خراب ميشد
از بيرون ميترسيدم
همسرم غذا سفارش ميداد از قبل غذارو هواميداد بوش بره
بعد ميگفت برو بالا بيار كه بشيني غذاتو بخوري
چقد توي خونه و آشپزخونه گند زدم نگم براتون
طفلي همسرم چقد با صبوري اون كثافتارو جمع ميكرد
تا مامانم اومد و همه جاي خونه نايلون جاساز كرد