۱۴۰۱/۱۰/۱۸، ۰۸:۴۶ عصر
من اومدم تازه گله گنم
بچه ها حال منم خیلی بده
شما از مادرشوهر مینالین من از ماااااااادر
منکه دیگه فهمیدم رو مامانم اصلا حساب نکنم
قبل بارداریم مداااااااااااام میگفت بچه بیار بچه بیار بچه بیار
بچه آوردم تو بارداریم یک باااار آرزو ب دل موندم بگه بیا برات غذا پختم !فقط زنگ میزد ک غذای مقوی بخوریااااا همین
بااینکه دور هم نیست
زایمان کردم نمیگم نبود ولی بازم مادرشوهرم بیشتر کنارم بود
تو اووووج گریه های دخترم تو دوماهگیش عید امسال رفتن سفر
مادرشوهرم اینا دیدن من تنهام نرفتن موندن کنارم
مامانم دم رفتن گفت نکه زنگ بزنی گریه کنیاااا فکر کنین اینه مادر من
هی بهشون میگم بیاین بابا هفته ای یکبار بچه رو برام نگه دارین
میگه ما خجالت میکشیم تو با خانواده شوهرتی
میگم خب چیکار کنم ؟ میگن هروقت رفتی خونه خودت میایم
حالا ما با مادرشوهرم کلا خونه هامون جداست فقط تو یک حیاطیم
هعی خستم
بچه ها حال منم خیلی بده
شما از مادرشوهر مینالین من از ماااااااادر
منکه دیگه فهمیدم رو مامانم اصلا حساب نکنم
قبل بارداریم مداااااااااااام میگفت بچه بیار بچه بیار بچه بیار
بچه آوردم تو بارداریم یک باااار آرزو ب دل موندم بگه بیا برات غذا پختم !فقط زنگ میزد ک غذای مقوی بخوریااااا همین
بااینکه دور هم نیست
زایمان کردم نمیگم نبود ولی بازم مادرشوهرم بیشتر کنارم بود
تو اووووج گریه های دخترم تو دوماهگیش عید امسال رفتن سفر
مادرشوهرم اینا دیدن من تنهام نرفتن موندن کنارم
مامانم دم رفتن گفت نکه زنگ بزنی گریه کنیاااا فکر کنین اینه مادر من
هی بهشون میگم بیاین بابا هفته ای یکبار بچه رو برام نگه دارین
میگه ما خجالت میکشیم تو با خانواده شوهرتی
میگم خب چیکار کنم ؟ میگن هروقت رفتی خونه خودت میایم
حالا ما با مادرشوهرم کلا خونه هامون جداست فقط تو یک حیاطیم
هعی خستم