۱۴۰۱/۱۰/۲۰، ۱۱:۵۲ صبح
جدیدا مهد پسرم، گفتن که میوه ی کامل بذار که اینجا آبشو بگیریم بین همه تقسیم کنیم...
با توجه به اینکه بیدار شدن و لود شدن پسرم 2 ساعتی زمان می بره، وقتی که برای آماده کردن غذاش میذاشتم، تبدیل شده به وقتی که میذارم تا نهار و شام رو بار بذارم و تا شب دیگه کامل آماده س... توی لباس پوشیدن هم تقریبا داره مستقل میشه و ما هم شل می گیریم و باباش کمکش می کنه، دیگه دستم باز شده... یعنی دقیقا 1 ساعتی که درگیر صبحانه و غذای مهدش و لباس پوشوندنش بودیم، الان تبدیل شده به صبحانه ای که اگه بخواد بخوره، دیگه خودش می خوره، من حینش براشون آب پرتقال درست می کنم (بخاطر فصل و بیماری)... نهار و شام رو میذارم که با تفت دادن و مخلوط کردن مواد، یه مقدار زمان می بره و در نتیجه بیشتر باباش آماده ش می کنه (لباس، قطره، مسواک، کرم زخمش) و میرن سرکار و مهد... یعنی من معمولا تا راه افتادن پسرم که 9-9.5 باشه، غذا رو هم گذاشتم و این یه حس خیلی خوب بهم میده که غذام آماده س...
جدیدا دارم تلاش می کنم از بیرون هم که میایم، یه روتین داشته باشیم مثل رفتن به دستشویی، شستن دست و پا و صورت، شستن جوراب و در روزای آلودگی، رنگ انگشتی و حموم... که اثر آلودگی کم شه... اینجوری بیشتر تر و تمیز و مرتب خواهد بود و کمتر هم آلودگی و در نتیجه مریضی خواهیم داشت...
یه کار دیگه که خونه رو مرتب نگه میداره، به نظر من جا داشتن برای وسایل هست... تا وقتی که وسایل جا نداشته باشن و خونه پر باشه از وسایل ریز و درشت، جمع و مرتب کردن اونا خیلیییی سخته... هی جمع می کنی هی بازم همه چیز وسط خونه اس... برای این کار من یه تغییر دکوراسیون انجام دادم و کمی وسایل رو جابجا کردم... وسایل پسرم رو جمع کردم و یه تعداد محدود رو بصورت چرخشی در دسترسش میذارم (برای خودشم بهتره و یکی از اصول اینکه بشینه بازی کنه اینه که حس کنه بازی براش جدیده... و گفته میشه هفتگی اسباب بازیا رو جمع و رونمایی مجدد کنیم
)... دیگه اینکه از دست وسایل قدیمی، دوست نداشتنی، کادوهای بی مصرف، لوازم خراب و این چیزا خلاص شدیم...
حتی جای درست برای غذا خوردن یا زیرانداز داشتن که بچه بدونه کجا چی بندازه زیرش و بشینه بخوره یا بازی کنه یا مسی پلی داشته باشه، واقعا توی مرتب و تمیز موندن خونه کمک می کنه...
با توجه به اینکه بیدار شدن و لود شدن پسرم 2 ساعتی زمان می بره، وقتی که برای آماده کردن غذاش میذاشتم، تبدیل شده به وقتی که میذارم تا نهار و شام رو بار بذارم و تا شب دیگه کامل آماده س... توی لباس پوشیدن هم تقریبا داره مستقل میشه و ما هم شل می گیریم و باباش کمکش می کنه، دیگه دستم باز شده... یعنی دقیقا 1 ساعتی که درگیر صبحانه و غذای مهدش و لباس پوشوندنش بودیم، الان تبدیل شده به صبحانه ای که اگه بخواد بخوره، دیگه خودش می خوره، من حینش براشون آب پرتقال درست می کنم (بخاطر فصل و بیماری)... نهار و شام رو میذارم که با تفت دادن و مخلوط کردن مواد، یه مقدار زمان می بره و در نتیجه بیشتر باباش آماده ش می کنه (لباس، قطره، مسواک، کرم زخمش) و میرن سرکار و مهد... یعنی من معمولا تا راه افتادن پسرم که 9-9.5 باشه، غذا رو هم گذاشتم و این یه حس خیلی خوب بهم میده که غذام آماده س...
جدیدا دارم تلاش می کنم از بیرون هم که میایم، یه روتین داشته باشیم مثل رفتن به دستشویی، شستن دست و پا و صورت، شستن جوراب و در روزای آلودگی، رنگ انگشتی و حموم... که اثر آلودگی کم شه... اینجوری بیشتر تر و تمیز و مرتب خواهد بود و کمتر هم آلودگی و در نتیجه مریضی خواهیم داشت...
یه کار دیگه که خونه رو مرتب نگه میداره، به نظر من جا داشتن برای وسایل هست... تا وقتی که وسایل جا نداشته باشن و خونه پر باشه از وسایل ریز و درشت، جمع و مرتب کردن اونا خیلیییی سخته... هی جمع می کنی هی بازم همه چیز وسط خونه اس... برای این کار من یه تغییر دکوراسیون انجام دادم و کمی وسایل رو جابجا کردم... وسایل پسرم رو جمع کردم و یه تعداد محدود رو بصورت چرخشی در دسترسش میذارم (برای خودشم بهتره و یکی از اصول اینکه بشینه بازی کنه اینه که حس کنه بازی براش جدیده... و گفته میشه هفتگی اسباب بازیا رو جمع و رونمایی مجدد کنیم

حتی جای درست برای غذا خوردن یا زیرانداز داشتن که بچه بدونه کجا چی بندازه زیرش و بشینه بخوره یا بازی کنه یا مسی پلی داشته باشه، واقعا توی مرتب و تمیز موندن خونه کمک می کنه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم