۱۴۰۰/۷/۱۷، ۰۴:۱۱ عصر
واي بچه ها تازگيا پسر من اگه برامون مهمون بياد يا مهموني بريم از دماغمون درمياره
طفلك خودشم اذيت ميشه
چند روز پيش رفته بوديم خونه دوستمون از در رفتيم داخل شروع كرد گريه كردن، بچه اي كه هميشه ميخنده توي اون سه ساعت يك بارم نخنديد، توي ماشينم انقد نق زد كه حد نداره ولي تا رسيديم خونه خودمون دوباره شروع كرد خنديدن
پنجشنبه مهمون داشتم اين بچه قيامت كرد گريه اي ميكرد كه بيا و ببين
ديروز كه جمعه بودم خون به جگر شديم ، دوباره شير نميخود بالا اوورد
ديگه امروز يه كم دوز دارو رو بيشتر كردم
اصلا ارامشش بهم ميخوره ميشه يه بچه ديگه
به همسرم گفتم تورو خدا تا يه مدت همه چي تعطيل من دارم ديوانه ميشم بچه آزار ميبينه
اميدوارم گوش كنه
طفلك خودشم اذيت ميشه
چند روز پيش رفته بوديم خونه دوستمون از در رفتيم داخل شروع كرد گريه كردن، بچه اي كه هميشه ميخنده توي اون سه ساعت يك بارم نخنديد، توي ماشينم انقد نق زد كه حد نداره ولي تا رسيديم خونه خودمون دوباره شروع كرد خنديدن
پنجشنبه مهمون داشتم اين بچه قيامت كرد گريه اي ميكرد كه بيا و ببين
ديروز كه جمعه بودم خون به جگر شديم ، دوباره شير نميخود بالا اوورد
ديگه امروز يه كم دوز دارو رو بيشتر كردم
اصلا ارامشش بهم ميخوره ميشه يه بچه ديگه
به همسرم گفتم تورو خدا تا يه مدت همه چي تعطيل من دارم ديوانه ميشم بچه آزار ميبينه
اميدوارم گوش كنه