بیاید باهم خونه مون رو تمیز کنیم

[**ماهور**]

کارهای دیروز:
شستن یه خروار ظرف
تمیز کردن تمام کانترها
دستمال کشیدن تمام وسایل برقی آشپزخونه و وسایل روی کانتر
تمیز کردن کابینت زیر سینک که محل شوینده ها و سطل آشغالیه
مرتب کردن خونه
لباسای بیرونو که رو صندلی ها همینجور افتاده بود گذاشتم تو رگال
گردگیری کل خونه
تمیز کردن آینه ها
درست کردن غذا
شستن و جا به جا کردن یه سری خرید
جارو برقی کل خونه
تی کشیدن خونه که همسر انجام داد
اب دادن به گلدون ها
تمیز کردن زیر پرنده ها
ملافه تخت دوباره کثیف شد و هم ملافه هم محافظ تشک رو دراوردم شستم پهن کردم
کشوی شال و روسری و کشوی بلوز ها و کشوی لباس خونگی ها رو سرو سامون دادم و اضافه ها رو گذاشتم کنار که همسرم ببره.
در نهایت هم دوش گرفتن و لش کردن جلو تی وی
کار های امروز:
شستن یه خروار ظرف
تمیز کردن گاز
بار گذاشتن ناهار
بانکه های حبوبات رو پر کردم
شستن سرویس بهداشتی و پر کردن جای مایع دستشویی و خالی کردن سطل ها
دو دست لباس میشورم و پهن میکنم
ملافه ها و محافظ تخت رو میندازم روش و تخت رو مرتب میکنم
مرتب کردن خونه و گذاشتن لباس ها تو رگال
احتمالا غروب هم بریم یه سری خرید واسه خونه