۱۴۰۰/۷/۱۸، ۰۲:۴۱ عصر
سلام مامانا
دیروز موقع صبحونه پسرمو باز گذاشته بودم که یه کم راحت باشه
یهو شروع کرد به گریه شدید و زور زدن زیاااد ، تا حالا اینجوری گریه نکرده بود
یهو مدفوع کرد یه حجم زیادی آب قرمز و قهوه ای قاطیش بود
یعنی قلبم وایساااد ، تا به خودم اومدم فقط زنگ زدم به دکترش اونم گفت سریع بیار ببینم خودش تنها اومده بود مطب بنده خدا
منم اسنپ گرفتم اصلا نفهمیدم چه جوری رفتم تا اونجا
ولی پسرم مدفوع که کرد دیگه آروم آروم شد تو ماشینم خوابید
دکترش شلوارشو دید گفت به نظر نمیاد خون باشه خیلی ریلکس برخورد کرد آرومم کرد
آزمایش مدفوع اورژانسی نوشت که دادم اونم نتیجه کشتش منفی بود اصلا نفهمیدم چی بود
دکتر گفت اگه تو پوشک بود احتمالا اصلا نگران نمیشدی ، تا شب یکبار دیگه هم اونجوری بود
هیچ دارویی هم نداد گفت همون پدی لاکت اوکیه
باز گفتم تو دهنش کف زیاده همش میخواد عق بزنه با اینکه رو سطح شیبداره گفت مهم نیس تا دو ماهگی رفلاکس نیس
کولیکم گفت تا سه ماهگی از بین میره باید بگذره دوره اش
گفت پستونک بهش بده چون سینه هامو موقع درد هی میکشه اینور اونور خیلی زخم کرده ، ولی همچنان نگرفته پستونک رو
کلا هر چیزیو این دکتر میگه اوکیه
فقط گفت یه صدای اضافه تو ضربان قلبشه که ببرم اکو
امروز باید برم اکو ، خدا کنه اینم چیزی نباشه اصلا تحمل ندارم
شوهرم سرکار که باشه خطش خاموشه شب اومد خونه دید اینهمه اتفاق افتاده هنگ کرده بود
دیروز موقع صبحونه پسرمو باز گذاشته بودم که یه کم راحت باشه
یهو شروع کرد به گریه شدید و زور زدن زیاااد ، تا حالا اینجوری گریه نکرده بود
یهو مدفوع کرد یه حجم زیادی آب قرمز و قهوه ای قاطیش بود
یعنی قلبم وایساااد ، تا به خودم اومدم فقط زنگ زدم به دکترش اونم گفت سریع بیار ببینم خودش تنها اومده بود مطب بنده خدا
منم اسنپ گرفتم اصلا نفهمیدم چه جوری رفتم تا اونجا
ولی پسرم مدفوع که کرد دیگه آروم آروم شد تو ماشینم خوابید
دکترش شلوارشو دید گفت به نظر نمیاد خون باشه خیلی ریلکس برخورد کرد آرومم کرد
آزمایش مدفوع اورژانسی نوشت که دادم اونم نتیجه کشتش منفی بود اصلا نفهمیدم چی بود
دکتر گفت اگه تو پوشک بود احتمالا اصلا نگران نمیشدی ، تا شب یکبار دیگه هم اونجوری بود
هیچ دارویی هم نداد گفت همون پدی لاکت اوکیه
باز گفتم تو دهنش کف زیاده همش میخواد عق بزنه با اینکه رو سطح شیبداره گفت مهم نیس تا دو ماهگی رفلاکس نیس
کولیکم گفت تا سه ماهگی از بین میره باید بگذره دوره اش
گفت پستونک بهش بده چون سینه هامو موقع درد هی میکشه اینور اونور خیلی زخم کرده ، ولی همچنان نگرفته پستونک رو
کلا هر چیزیو این دکتر میگه اوکیه
فقط گفت یه صدای اضافه تو ضربان قلبشه که ببرم اکو
امروز باید برم اکو ، خدا کنه اینم چیزی نباشه اصلا تحمل ندارم
شوهرم سرکار که باشه خطش خاموشه شب اومد خونه دید اینهمه اتفاق افتاده هنگ کرده بود