من مهمونیهام رو خیلی ساده ولی پرملات برگزار میکنم! یعنی چی؟
یعنی قرمهسبزی میپزم با ۱-۲ کیلو گوشت برای ۶ تا ۱۰ نفر. هزینه ش زیاده ولی دردسرش کمتره. به چشم هم میاد. کسی نمیگه خسیس بود. میفهمن که عزت گذاشتم.
در کنار خورشت اصلیم معمولاَ شوهرم هم توی فر جوجهکباب درست میکنه.
با یه سالاد که گاهی شیرازی هست و گاهی هیجانانگیزتر.
و نوشیدنی خوشمزه و متنوع.
برای پذیرایی هم میوه و آجیل معمولاَ میذارم و شیرینی هم نمیگیرم، مگر تولدی باشه. بعضی وقتا هم تو تولدا کیک میپزم.
اما نکتهش اینه که از ظهر خورشتم آمادهست، برنجمم تو پلوپز رو تایمر میزنم. فقط میمونه جوجه که تو فر میذاریم.
قبل از اومدن مهمونا همه چیز شسته و آمادهست. حتی چای هم تو قوریهای مختلف ریخته شده که مرتب تجدید و سرو بشه. شوهرم مسئول چای میشه.
کلاَ وقتی مهمون داریم شوهرم به شدت حساس هست که جفتمون در تایم مهمونی بشینیم پیش مهمونا و هی تو آشپزخونه نباشیم. یه strict code هم داریم که اگر یکی تو آشپزخونه بود اون یکی پیش مهمونا باشه.
معمولاَ نه قبل مهمونی و نه بعدش خسته نیستم. کیف میکنیم از بودن در جمع خانوادهها و دوستامون.
اگر خیلی بخوام میز مزه بچینم هم از سوپر پروتئینیهای خیلی خوب محل سالاد و ماستهای مختلف میخرم. ولی اونم اغلب انجام نمیدم و فقط واسه تولدی چیزی ...
کلاَ راحت میگیریم اما پر ملات غذا رو درست میکنیم و بیشتر سعی میکنیم کنار مهمونا بشینیم آلبوم عکس مرور کنیم، صحبت کنیم، خوش بگذرونیم.
راستی اگرم مهمونم بچه باشه سعی میکنم از قبل یه پیتزای خوشمزه آماده کنم و فقط بذارم تو فر که بپزه و برای بچهها سرو کنم. چون بچهها معمولاَ پلو خورشت دوست ندارن. برای بچهها پاپکورن و چیپس هم تو ظرف یک بار مصرف سرو میکنم که خوشحال باشن. معمولاَ مهمونای بچهسالم هم خیلی تو خونهم بهشون خوش میگذره. باهاشون پلی استیشن بازی میکنیم و مینشونیمشون پای کامپیوترمون و خلاصه اگر مهمون بچه داشته باشیم اولویت با اوناست و بیشتر حواس من به اوناست.
یعنی قرمهسبزی میپزم با ۱-۲ کیلو گوشت برای ۶ تا ۱۰ نفر. هزینه ش زیاده ولی دردسرش کمتره. به چشم هم میاد. کسی نمیگه خسیس بود. میفهمن که عزت گذاشتم.
در کنار خورشت اصلیم معمولاَ شوهرم هم توی فر جوجهکباب درست میکنه.
با یه سالاد که گاهی شیرازی هست و گاهی هیجانانگیزتر.
و نوشیدنی خوشمزه و متنوع.
برای پذیرایی هم میوه و آجیل معمولاَ میذارم و شیرینی هم نمیگیرم، مگر تولدی باشه. بعضی وقتا هم تو تولدا کیک میپزم.
اما نکتهش اینه که از ظهر خورشتم آمادهست، برنجمم تو پلوپز رو تایمر میزنم. فقط میمونه جوجه که تو فر میذاریم.
قبل از اومدن مهمونا همه چیز شسته و آمادهست. حتی چای هم تو قوریهای مختلف ریخته شده که مرتب تجدید و سرو بشه. شوهرم مسئول چای میشه.
کلاَ وقتی مهمون داریم شوهرم به شدت حساس هست که جفتمون در تایم مهمونی بشینیم پیش مهمونا و هی تو آشپزخونه نباشیم. یه strict code هم داریم که اگر یکی تو آشپزخونه بود اون یکی پیش مهمونا باشه.
معمولاَ نه قبل مهمونی و نه بعدش خسته نیستم. کیف میکنیم از بودن در جمع خانوادهها و دوستامون.
اگر خیلی بخوام میز مزه بچینم هم از سوپر پروتئینیهای خیلی خوب محل سالاد و ماستهای مختلف میخرم. ولی اونم اغلب انجام نمیدم و فقط واسه تولدی چیزی ...
کلاَ راحت میگیریم اما پر ملات غذا رو درست میکنیم و بیشتر سعی میکنیم کنار مهمونا بشینیم آلبوم عکس مرور کنیم، صحبت کنیم، خوش بگذرونیم.
راستی اگرم مهمونم بچه باشه سعی میکنم از قبل یه پیتزای خوشمزه آماده کنم و فقط بذارم تو فر که بپزه و برای بچهها سرو کنم. چون بچهها معمولاَ پلو خورشت دوست ندارن. برای بچهها پاپکورن و چیپس هم تو ظرف یک بار مصرف سرو میکنم که خوشحال باشن. معمولاَ مهمونای بچهسالم هم خیلی تو خونهم بهشون خوش میگذره. باهاشون پلی استیشن بازی میکنیم و مینشونیمشون پای کامپیوترمون و خلاصه اگر مهمون بچه داشته باشیم اولویت با اوناست و بیشتر حواس من به اوناست.