گپ و گفت مامانهای ۱۴۰۰

[پروانه ابریشم]

جونم واست بگه واکسن 4 ماهگی
واسه ما سخت ترین واکسن بود
من از قبل خونه ام مرتب بود غذام آماده و حمام هم کرده بودم بعد واکسن خیلی بی حال بود و من کنارش سرگرمش میکردم خرداد بود و هوا گرم
ساعت 8 واکسن زد و ساعت 4 از درد و گریه غش کرد یه ساعتی فقط گریه
تب کرده بود شدید
مامانم و خواهرم پیشم بودن و مرتب پاشویه
دستمال رو دستاش پاهاش و شکمش گذاشته بودیم فقط پوشک داشت و دستمالایه مرطوب
سر 4 ساعتم استا میدادم
هر نیم ساعت یا حتی کمتر دماشا چک میکردیم و مینوشتم
ناگفته نماند که من تا مدتها تعداد دفعات پوشک و شیر خوردنشا مینوشتم
یه چند ماهی هم که بخاطر اگزما هرچی خودم میخوردم مینوشتم
شبم چند بار تب کرد وقتی تب میکرد بی وقفه گریه میکرد
نگران نباش ولی آماده باش و خودت همه جوره در خدمتش باش
واکسن 4 واسه ما سختترین بود ولی واسه خیلیا آسونترین
ما