۱۴۰۱/۱۱/۲، ۰۳:۳۸ عصر
(۱۴۰۱/۱۱/۲، ۰۱:۱۷ عصر)liyane نوشته است:(۱۴۰۱/۱۱/۲، ۰۳:۲۴ صبح)Rose نوشته است: لیانه شما چی شدی؟ اتفاقی افتاده؟
نه عزيزم چطور مگه؟؟
پسرت چطوره؟ از ديشب كه اونجوري گفتي خيلي به فكرتم اخه دست تنها چكار ميكني
والا انگار توی گپ و گفت حرف شما بود، من دیشب اونقدر هشیار نبودم که بفهمم چی به چیه و فقط عکسا رو می دیدم و چشام می رفت و میومد... فکر کردم اتفاقی برات افتاده... خدا رو شکر که چیزی نبوده
یوتاب ساعت چند جوابو می گیری؟
ماهرخ، ببین اتفاقا من همین امروز رفتم داروخانه، بهم یه کارت ویزیت پرستاری و خدمات آزمایشگاهی در محل دادن... اما آقا هست، محمدرضا پروینی
شماره هاش:
09371077734
09383105436
شبانه روزی هم هست
اگه برات مهمه که خانم باشه، حالا یه زنگ بزن ببین شاید خانم هم بشناسه...
من فکر کنم یه کارت ویزیت پرستاری در منزل و تزریقات دیگه هم داشتم، باید بگردم ولی به امیدش نباش، به نظرم درمانگاه ها حتما کسی رو میشناسن، یا می خوای زنگ بزن به داروخونه های اطرافتون، ببین اگه کسی رو دارن هماهنگ کن برات بفرستن...
چون با بچه خیلی سخته و نمی مونه که بخوای سرم رو بزنی و تموم شه... واقعا سخته...
بچه ها ما هم دیگه 1-2 ساعتی هست از دکتر اومدیم، گفتم دیشب فقط تهوع داشت، گفت اگه اسهال و تب نداشته اکی هست و مسموم شده یا مثلا درههم خوری کرده اینجور شده، که زد و تا داشت به من توضیح میداد، پسرم بی قراری دستشویی داشت، و باباش که برد دستشویی دید که اسهال شده و دکتر هم گفت که ویروسه (هفته ی پیش هم که اینجور شده بود و از مهد برش داشتیم، همین ویروس بوده ولی خب انگار یه ویروس ضعیفه... بعد یه بایولاکت داده با کولیک میکسچر که باهم بعد از غذا بدم... تا الانم یکم نبات سوخته با شکم خالی دادم بهش و یه قلپ خورده... یه کته و ماست کم چرب پروبیوتیکم دادم، اینم 4-5 ق غ خورد که من اصلا هم اصرار نکردم دکتر هم گفت اصلا اصرار نکن... دیگه همین دیگه، ولییییییییییی نگمممم که توی ترافیک میرداماد گیر افتادیم، بعد بیچاره پسرم هی می گفت حالم خوب نیست، پی پی دارم وووووو بیقراری شدید داشت... چون اصلا توی شلوار و اینا پی پی و جیش نکرده، نمی تونست یه گوشه هم کارشو بکنه.. حتی پلاستیک گرفتم که توش پی پی کنه وااااای اصلا نکرد، بدو بغلش کردم پریدم توی ساختمان پزشکان، فقط داروخانه باز بود.... قیافه ی مستاصلم اصلا معلوم بود حالم خوب نیست... بعد گفتم اینجا دستشویی کجا هست من پسرم اسهاله از دکتر اومدیم توی ترافیک موندیم، الان دستشویی داره، گفت برووووو ساختمان رز جلوتر!!!!! بچه اسهاللللللیییییی... وای دلم اصلا شکست.... قبلا هم خب من زجر سیستم داغون شهریمون رو کشیده بودم اما دیگه صابون دستشویی نداشتن به تنم نخورده بود.. خلاصه اومدیم پایین و دیگه پسرم با کلی جیغ و گریه توی بغلم پی پی کرد... بدو برگشتم توی ماشین، باز خوب بود که توی ماشین پارچه تمیز و بزرگ داشتیم (از همین پارچه هایی که برای بچه استفاده می کنن، گذاشته بودم برای تمیز کردن ماشین استفاده کنه چون اصلا استفاده م نشد...)... دیگه شلوارشو کشیدم پایین و گذاشتم لای پاش و با دست چپم پشت باسنشو گرفتم و می گفت پی پی دارم می گفتم اشکال نداره پی پی کن و دو تا پارچه هم همینجوری پی پی مال شد و انداختم رفت و از اونموقع که رسیدیم دارم میشورم و می پزم و دارو و اینا میدم دیگه... تا وقت کردم بیام اینجا...
بعد استادم هم گفت تا فردا نمره ها رو بده، که میشه امروز... ببینم چطور میتونم یه تایم گیر بیارم نمره های حداقل یه گروه رو رد کنم بارم سبک شه... استاد دومم که کلاس دارم باهاش زیاد حساس نیست و خیلی هم برگه هاش وقت بیشتری می گیرن... تا ببینم چی میشه...
من حس می کنم توی مهد شاید یه کاری می کنن که اینجور میشه... خیلی عجیبه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم