امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بهترین ورژن خودت باش
به نظرم باز کن پری.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Gitii، Pari، Rose، youtab، نسیمه جااان، نیوشا123
پاسخ
عاطفههههه
اینایی که نوشتی که دست نیافتنی نیستن دختر
اختیار زندگیت با رفتن خونه خودت ممکنه
رفتن و با همسرت وقت گذروندنم همینطور
حتی اگه جمعه ها هم سرکاره بهش بگو 1هفته درمیون نره حتما
بگو همه زندگی رفاه مالی نیست
من به این نتیجه رسیدم که از وقتی دارم بیشتر به 7ودم اهمیت میدم دیگرانم بیشتر بهم اهمیت میدن
باور کن هنینطور شده ها
بچه ها خیلی خوب گفتن
... 
نه پری جون اینجا یه کسایی مثل تو ثابت شده که خیر و خوبی برای بقیه میخوان و قطعا من خودم به شخصه اگر به صلاحم باشه حق داری فحشمم بدی
کسایی مثل تو، نسیمه، ستی، نونا، رخشید و خیلیییای دیگه که اسم نیاوردم و شرمنده ام Heart  Blush
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Hamiii99، Pari، Rose، ستی‌لیته، نسیم64، نیوشا123
پاسخ
بچه ها ممنونم ک سعی دارین کمکم کنین
اما من انگار تو عمق غم رفتم
ی جور عجیبی هستم
ی سری چیزا واقعا بهم زنجیر شده
از اول ازدواج دوس داشتم مستقل بشم همتون یادتونه
چندباری ک ب شوهرم گفتم گفت خودت میدونی ولی کلی دلیل آورد ک خودت هم راحت تری اینجوری
مادرشوهرم هم چندباری اومد و نذاشت
الان ک بعد سالها قراره بریم خونه خودمون شوقی ندارم شوهرم دیشب میگفت بریم موکت بخریم ی سری چیزایی بخریم برا خونه ساعت بخریم
اون ذوق داره اما من نه
منفعل شدم انگار دوس دارم در حالت سکون بمونم تا همه چیز ب مرور زمان درست شه تمایلم ب خواب زیاد شده
اتفاقای کوچیک بهم میریزه منو
نمیدونم حالمو چجوری توصیف کنم
ی ماشین داشتم تو مجردی بعد ازدواج بابام فروخت
تا قبل بارداری با ماشین شوهرم داخل شهر میرفتم بعد بارداری با بچه سخته تنها برم از روستا بنابراین باید صبر کنم شوهرم هروقت وقت کرد منو ببره یا زنگ بزنن خواهرم ببره
این منتظر بودن و انتظار برای همه چیز از اول زندگیم منو عصبی کرده
واقعا نمیتونم تنها برم جایی
خیلی چیزا رو مخمه
مثلا تو این شرایط ک هستم بارها ب شوهرم با شوخی گفتم بیا یکم رمانتیک باشیم بیا حرفای عشقولانه بزنیم ولی بازم زندگی دویدن داره ک آدما رو خصوصا مردا رو خسته میکنه
تصمیمی ک گرفتم و متاسفانه تازه فهمیدم اینه ک برای خودم خرج کنم من لباس تو خونه اصصصصلا نمیخریدم لباسام مال چند سال پیشه اونروز ی لگ شاین گرفتم ۲۰۰ تومن بااینکه پولشو داشتم بیشترم داشتم ولی خیلی زورم اومد بخرم ک شوهرم اصرار کرد خیلی حالم خوب شد ولی خب تو خونه نمیشه بپوشم شوهرم گفت موقع خواب بپوش
نمیدونم ی سری چیزا ک شاید خنده دار بیاد برای من معضله
الان ک قراره مستقل بشم همش دلهره دارم
دخترم ۱۸ماهه شد  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • tinaaa91، youtab، خانم فسقلی، سحری....
پاسخ
عاطفه من همین الانه الان حاضرم هرچی دارم بدم فقططط برم توی خونهای که برای خودمه
میدونم ادما یه جیزایی توی فکر و دلشونه که اصلا هم مسخره نیستاااا، شاید منم یه چیزایی رو مخمه که برای خیلیا بیخود باشه
اما الن این خرید واسه خونه حدید، اونم خونه ای که خودتون ساختین و اینهمه منتظرش بودین، حتی جمع مردن خورد خورد وسایلت، همش به نظرم خیلی میتونه حالتو خوب کنه
عاطفه یه کاری کن تا رفتی خونه جدید (به دیگران کاری ندارم) خودت بگی دیدی تونستم
اقا تو الانم داری خودت بچتو بزرگ میکنی، یه غذا درست مردنه که اونم صبح که خوابه تا بیدار بشه یه غذایی میذاری که شبم بخورین
کاری که من دارم میکنم 
بچه که پامیشه صبحانشو میدم و کاراشو میکنم و بازی و تا وقت ناهارش بشه
تازه من یه شوهر دارم که دایم خونس و هیچ کمکی تقریبا نمیکنه بهم و حتی اگه نباشه من راحتترم جون ارد میده یک ریز 
مستقل شدن اقلا اون غولی نیست که تو برای هودت ساختی عاطی
انقدرررر شیرینه که قول میدم سر سال میای از حال خوبت و برنامه ریزیات میگی
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Donya، Rose، خانم فسقلی، ستی‌لیته، سحری....، شیدا
پاسخ
عاطفه این علایمی که گفتی یه ذره حالت افسردگی هم داره حواست باشه
۱۴۰۱/۲/۲۶   بالاخره مال هم شدیم Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، خانم فسقلی، شیدا
پاسخ
اره سحری درست میگه
خودت نتونی خودتو نجات بدی باید دور از جون بری سراغ دکتر و دوا درمون
عاطی من خودم از همه بدتر بودم و هنوزم هستما اما دلم میخواد تزدیکت بودم فقط خدا میدونه
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • mahtakhanoum، شیدا
پاسخ
بنظرم محتوای این تاپیک با عنوانش همخوانی نداره !
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Paula، ستی‌لیته
پاسخ
عاطفه همه چیزو ول کن
فقط و فقط برو پیش مشاور
هیچکس جز مشاور نمیتونه بهت کمک کنه
اون با تو مستقیم حرف میزنه
درسشو خونده، علمشو داره، شاید صد تا آدم با مشکلات مختلف دیده و .....
خواهش میکنم مشاور رفتن رو جدی بگیر
و یه نکته دیگه حتما سه روز در هفته تو محیط باشگاه ورزش کن.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • mahtakhanoum، Rose، youtab، خانم فسقلی، شیدا
پاسخ
ستی و یوتاب Heart
همینکه کنارهمیم کافیه… Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، ستی‌لیته
پاسخ
نسیمه جان امیدوارم ی روز بیاد منم بگم ملکه شدم مرسی ازت
پری میدونم چی میگی مظلوم نمایی و ..
ولی نمیدونم چی بگم
ستی من از خودم دور شدم انگار فقط و فقط بیرون از خودم رو میبینم
سودا اصلا شرایطش ندارم پیش مشاور برم باشگاه ک عمرا نمیتونم برم چون وقت و شرایطشون رو ندارم
ولی باید خودم بخودم کمک کنم
یوتاب کاش نزدیکم بودی کنارم بودی ازت یاد میگرفتم قوی بودن رو
آره انگار افسردگی گرفتم
همش تو گذشته زندگی میکنم ن حال و نه آینده
هی سعی میکنم شاد باشم ی کاری کنم ولی باز بهم میریزم
ولی انگار زندگی همینه
رخشید جان معذرت میخوام مقصر منم
چند روز دیگه پستامو پاک میکنم
ببخشید
دخترم ۱۸ماهه شد  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، خانم فسقلی، سِودا
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان