۱۴۰۲/۳/۲، ۰۱:۰۸ عصر
تو احتمالا بدتر از من به جارو و تی میگی خونه تکونی

خونه تکونی
|
۱۴۰۲/۳/۲، ۰۱:۰۸ عصر
تو احتمالا بدتر از من به جارو و تی میگی خونه تکونی
![]()
۱۴۰۲/۳/۲، ۰۱:۱۰ عصر
خخخ ؛)))
نه ترگل داخل کابینت و کمدها منظورمه ![]() علتش هم اینه که جام کمه و وسایلم زیاد-_- برای همین زود بهم ریخته میشه ![]()
۱۴۰۲/۳/۲، ۰۱:۲۲ عصر
عه پری این چه حرفیه من یکی که کلی انگیزه میگیرم ازت
دوستان باب خنده و شوخی کامنت گزاشتن تو چرا جدی گرفتی
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود...
۱۴۰۲/۳/۳، ۰۴:۱۲ عصر
(۱۴۰۲/۳/۲، ۱۲:۴۸ عصر)Pari نوشته است: ببخشید دوستان نباید اصلا میگفتم… بابا شوخی کردم ![]() ![]() ![]() فکر کردم واضحه ![]() ![]() ![]() ![]() راحت باشششش پری جون ![]() ![]() ![]()
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
منم واقعا شوخی
منم واقعا شوخی کردم.من از تمیزی خونه تو واقعا لذت میبرم.و جدی هم دوست دارم بیام خونت ![]() ![]()
۱۴۰۴/۱/۱۱، ۱۱:۰۱ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۴/۱/۱۱، ۱۱:۰۲ عصر، توسط خانم فسقلی.)
برنامه اسفند ما اینگونه گذشت:
۱. شستشوی ظروف دکوری + دستمال کشی جای دکوری ها ۲. تمیز کردن بیرون و داخل کابینت ها تقسیم کرده بودیم ۳. تمیز کردن یخچال و فریزر و دور ریز ۴. پاک سازی لباس ها (حتی اون هایی که نو و بدون استفاده بودن و دیگه سایزمون نبود) انقدر خلوت شده لذت میبرم ۵. گردگیری و سابیدن شیشه ها و شستن پرده ها و اتوکشی و نصب ۶. فرش هارو نشستیم فقط تابستون میشورم ۷. تمیزکاری کمد کتابخانه ۸. ریختن اسباب بازی هایی که خراب شده بودند. بقیه ام که نظافت عادی بود. دو هفته اول منزل شهرستان دو هفته اخر منزل تهران همین پروسه بساب و بشور بود.
۱۴۰۴/۱/۱۳، ۰۵:۰۴ صبح
۱۴۰۴/۱/۱۳، ۰۹:۴۲ عصر
۱۴۰۴/۱/۱۴، ۰۸:۵۴ عصر
(آخرین ویرایش: ۱۴۰۴/۱/۱۴، ۰۸:۵۶ عصر، توسط خانم فسقلی.)
|