امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
تبادل نظر در مورد ساخت و بازسازی منزل
#11
(۱۴۰۲/۱/۲۵، ۰۵:۲۳ عصر)liyane نوشته است:
(۱۴۰۲/۱/۲۵، ۰۵:۲۱ عصر)Targol نوشته است: نه عزیزم. همه هماهنگی‌هاش با همسرمه
ترگل بالاسر كار نباشي پيش نميره
دقیقا. دوست و آشنا هستن. همسرم هر چقدر به دوستهاش گفت بیایید قرارداد ببندیم که مطمئن شه پای کار هستن اونا مثلا مرامی و معرفتی گفتن اصلا از این حرفها نزن. ولی خوب مثل صاحبکار نمیشن دیگه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، nona، رخشید، ستی‌لیته
پاسخ
#12
ما یکی از دوستامون گیلان یه عمارت بازسازی کرد قشنگ پیر شد
میگفت کارگرها تنبل، زود کار تعطیل میکردن، بارون کار متوقف میکرد، کلی دردسر کشید ... اخرشم رفت آمریکا!
حالا ماها هم اینجا آباد میکنیم اخرش مجبوریم بخاطر خودمون و بچه ها بذاریم و بریم ...
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • mahtakhanoum، nona، Targol، youtab، ستی‌لیته
پاسخ
#13
نه ترگل جون گاهی بدتره پدر و پدر جد سازنده هم میاد جلو چشمش تازه
تازه همه اینها در حالتیه که مقاومسازی به فونداسیون نریه یعنی مثلا نیاز به سمع و ازین دست نیاسه وگرنه همون بهتر بکوبی از اول بسازی
من خونه مامانم چون گیر داده بود خاطره دادم در واقع بازسازی کلی همراه با مقاومسازی و اضافه کردن سقف انجام دادم قشنگ از هزینه کوبیدن و ساختن مجدد بیشتر شد حدود بیست درصد
شرمنده سازنده هم سدم والا بنده خدا تو اون بازه زمانی میتونست دو تا ساختمون بسازه
سرویس شد برای اینکه دیوارهای اصلی رو خفظ کنه Smile
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • mahtakhanoum، Targol، youtab، رخشید، ستی‌لیته
پاسخ
#14
وای ترگل دوست و آشنا که همیشه گند زدن به اعصاب و روان من
من همیشه به همسرم میگه جدی باش تو موارد اینچنینی ولی گوش نمیده بعد اذیت میشه منم میگم دیدی گفتم Big Grin
کلا دیدی گفتم خونه منم Big Grin
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Targol، youtab
پاسخ
#15
رخشید سازنده من یه مهندس مسن بود که با پش دوست قدیمی بود بنده خدا عین کارگرا هر روز تا ساعت ۵ عصر که تعطیل شن بالاسر کار بود و حتی خودشم مار میکرد آخرشم دستمزد واقعا ناچیز ی گرفت
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Targol، youtab، رخشید
پاسخ
#16
نونا ما هم همین اشتباه  کردیم من دو هفته است دارم حرص میخورم ...
گرونی مصالح و تجهیزاتم که بماند

وای مری Big Grin
ولی اینا تجربیات نابی هست که ما داریم به اشتراک میذاریم Big Grin
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Targol، youtab
پاسخ
#17
حالا خب ميدونيد ما اين ويلارو صفر خريديم و اين يعني يه كوه كار مثل نصب حفاظ و توري و شن ريزي كنار پنجره و ساخت انبار و خريد پكيج و راديات و نصبشون و خريد منبع آب و پمپ و برش سنگ واسه نصب سينك و ... بخوام بنويسم خيليه
ما كه نميتونستيم بالاسر كار باشيم ، كار رو به صورت پيمان كاري سپرديم دست دهيار منطقه
بچه ها يه لا ١٠ لا باهامون حساب كرد يعني كرد تو پاچمون همه چيزو تا دلتون بخواد
يه نمونه خريد توري رو سر خيابون خودمون ميداد متري ٥٥٠ بعد اين برامون فاكتور كرد ٧٥٠ !!! ما هم دستمون توي حنا بود نميتونستيم باهاش خيلي جر و بحث كنيم چون اولا خودمون نميتونستيم بيايم وايسيم دوما چون طرف دهيار بود ميدونستيم به خاطر اين پولايي كه داره ميگيره بعدا حسابي حواسش جمع خونه زندگيمونه ولي
خداييش فرز بوداااا يعني از ٦ صبح بالاسر كار بود
ديوار حياط رو دو روزه كشيد بالا ، ابزار كارشو از چالوس ميكشوند مياوورد از نظر حواس جمعي هم خيلي هوامونو داره تا زنگ ميزنيم خودشو ميرسونه قبل اينكه بيايم شمال هم بهش ميگيم بره پكيج رو روشن كنه و كلا كارمونو خيلي راه ميندازه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، mahtakhanoum، Nedaaa28، nona، Targol، youtab، رخشید، ستی‌لیته، نسیمه جااان
پاسخ
#18
لیانه ما همه چی رو خودمون میخریم و تهیه میکنیم بازم تو پاچمون میکنن این جماعت
همه جا هم همینه متاسفانه ولی خب من ناراحت میشم از این وضعیت دوست دارم همه چی شفاف و رو اصول باشه ...


نونا من از اون روز که گفتی مامانم داره میره فکرم پیش خونشه Big Grin

البته ما باید یه کلاس توجیهی اول برای همسرامون بذاریم که با اینهمه مشغله حالا مگه مجبوری کارتو بدی دست یکی بعد حرص هم بخوری Dodgy Sleepy
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، mahtakhanoum، nona، Targol، youtab
پاسخ
#19
رخشید باورت میشه خودمم فکرم پیش خونشه Smile یعنی شش ماه زودتر برادرم خبر این قرعه کشی رو میداد من تا خرخره خودمو تو قرض نمینداختم Smile ولی اشکال نداره راضیم خودم میرم اونجا دلم باز میشه یه آخیش میگم
آخه بابام داشت اون خونرو میساخت هنوز تموم نشده بود که فوت کرد لذا با توجه به بودجه اون موقع مامانم باقیشو مجبور شد سمبل کنه اون رفاه و آسایش رو اصلا نداشت دیگه با توجه به اینکه بچه هاشم همه بزرگ شدن و خیر سرمون دستمون به دهنمون میرسه بنظرم در شانشم نبود
حتی یه هفته هم تو سال بیاد تو خونش راحت باشه من راضیم بخدا
واقعا الان توان مالی ندارم دیگه بخاطر این هزینه بزرگ وگرنه دوست داشتم وسایلشم عوض کنم هرچند در حد گاز و یخچال فریزر و فر و مبل عوض کردم یا خریدم اما دوست داشتم یسری وسایل راحتی مخصوص هم براش بگیرم که فعلا در توانم نیست متاسفانه

صنوبر من شرمندتم واقعا Sad
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • liyane، Nedaaa28، Targol، youtab، رخشید، ستی‌لیته، صنوبر۷۱
پاسخ
#20
سلام بچه‌ها توی این تاپیک می‌تونید در مورد ساخت و بازسازی تبادل نظر کنید و تجربه‌هاتون رو به اشتراک بذارید. Heart

بچه ها من ارسالارو انتقال دادم ولی چون ساعتش قدیمی ت از این پستم بود بالاتر نشونش میده
آلما جان تو نمیدونی باید چیکارش کنیم؟ جداسازی ارسال‌ها چیه تا حالا استفاده کردی (این باز خودش اسپمه پاک میکنم Smile )
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، رخشید
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان