ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received:
22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۰/۷/۲۵، ۰۹:۱۷ عصر)Seti69 نوشته است: پس وان تک بگیرم بهتره انگار، آخه یه سری وان پلاستیکی هست با چند تا وسیله دیگه مثه قصری و چهار پایه اینا ست شده تو پک هستش، اونا خوبن؟یا تک؟
آره ساده و تک کارت رو راه میندازه... من هیچوقت احساس نیاز به آبریز و اینها پیدا نکردم...
قصری و... هم که من کلا استفاده نکردم چون ما ایرانیم و هر جا بریم باید دستشویی ایرانی رو بلد باشه... قصری به درد ما نمی خورد... بزرگ شد و سایزش به اندازه ی آدم نرمال شد هم می تونه از فرنگی استفاده کنه
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 5,223
موضوعها: 278
تشکر Received:
22,296 in 4,717 posts
تشکر Given: 14,824
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
24,870
(۱۴۰۰/۷/۲۵، ۱۰:۵۰ عصر)nona نوشته است: شمیم جون ورز جون از چند ماهگی میشه بچه رو با خیال راحت گذاشت تو وان بازی کنه؟ بدون نگرانی از خفگی؟ فکر نکنم تا پایان دو سال بشه، میشه؟
عزیزم با خیال راحت که تا خوب و بد رو نفهمه نمیشه... تا همون 18 ماه تا 2 سالگی باید حتما حواست باشه... بعدشم نمیشه تا شاید مثلا 3-4 سالگی گذاشت نیم ساعت تنها توی آب باشن... من تا همین چند وقت پیش هم مثلا اسباب بازیاش رو میریختم توی وان و خودم کتابی می خوندم یا خونه رو تمیز می کردم روبروی او... و دائم می دیدمش...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
ارسالها: 89
موضوعها: 0
تشکر Received:
452 in 88 posts
تشکر Given: 101
تاریخ عضویت: تير ۱۴۰۰
اعتبار:
452
بچه ها من خانواده ام تهران نیستن و خیلی می ترسم یه موقع زودتر اتفاقی بیفته و مامانم هنوز تهران نباشه
بعد هنوز کلی کارامون مونده
خونمون هنوز بهم ریختس
شوهرمم انقدر زحمت می کشه
تا از سرکار می یاد کارای خونه رو می کنه ولی تمومی نداره. بچه ها بیمارستان پیامبران واسه زایمان چطوره؟؟
ارسالها: 306
موضوعها: 0
تشکر Received:
1,323 in 293 posts
تشکر Given: 1,165
تاریخ عضویت: خرد ۱۴۰۰
اعتبار:
1,325
نونا جون نمیدونم دقیقا زیر۵ سال که بچه های فامیلو دیدم میدونم نمیشه..
ارسالها: 1,733
موضوعها: 0
تشکر Received:
5,714 in 1,177 posts
تشکر Given: 1,195
تاریخ عضویت: تير ۱۴۰۰
اعتبار:
6,046
سلام مامانا
من از دیشبه دپرسم
رفتیم خونه یکی از اقواممون ک ی بچه ۶ ماهه دارن
چه اتاق شیکی داشتن بعد اورد عکسای بارداریشون ک هفته ب هفته رفتن اتلیه رو نشونم داد ک من هییییییچ عکسی ندارم
اینا اصلا غصم نیس اما دیدم چ قشنگ تربیت بچش دست خودشه کاااامل
خواب بچش تنظیم بود ینی میگفت دکترش گفته بزار تو اتاقش رو پات نزار خودش یاد میگیره بخوابه
خیلی جالب بود برام بچه بغلی نبود یا حتی بغل کسی میرفت گریه نمیکرد و جالبتر اینکه مادرشوهرم اوردش رو پاش گذاشت تکونش میداد یا بالا پایین مینداختش مامان بچه خودشو کشت ک بچم اینجوری تربیت نشده
حالا منی ک صفر تا صد زندگیم دست مادرشوهرمه چجوری بفهمونم ک دوس دارم ی جاهاییشو دست خودم باشه؟ چجوری بفهمونم ک توروخدا بمنم فرصت بدین ک روش تربیتیشو امتحان کنم
میدونم تا بیام چیزی بهش یاد بدم مادرشوهرم انقدررر بالا و پایین میکنه بچه رو ک ..
اخه نمیشه هیچیم گفت بهش برمیخوره
تازه دیدین از روی دوست داشتن ب بچه مثلا میگن پدرسوخته و اینا؟ این خوبش بود من گفتم فحش از روی عادت و خنده ورد زبونشونه
بی تربیت نیستنا
ولی انگار براشون عادیه
من چیکار کنم؟
از دیشبه حالم بده خیلی بد
من میدونم حداقل تا ۳ سالگی بچم وضع همینه
هی میام خودمو قانع کنم ک اونا خانواده هاشون دورن تو همه رو داری اما تهش میگم نمیخوام ی بچه عصبی و لوس داشته باشم
اخرش ک بچه با منه
چجوری تربیتشو از صفر شروع کنم؟
خیلی غمگینم
تازه همسرم ک اصلا وقت نداره داشته باشه هم اتلیه نمیاد باهام چون انقد قسط داریم ک خدا میدونه
از دیشبه ی بغض بدی دارم باهیشکی حرف نمیزنم
ارسالها: 1,733
موضوعها: 0
تشکر Received:
5,714 in 1,177 posts
تشکر Given: 1,195
تاریخ عضویت: تير ۱۴۰۰
اعتبار:
6,046
لهام جون واقعا سخته برام مقایسه نکنم ولی سعیمو میکنم
ممنونم