امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
شیطون خانم ماهی رو همسرم گیر داده نیست که خودش عاشق ماهی بود همیشه کلی ماهی میخرید عیدا الانم به بهانه دخترم میخاد بگیره در حقیقت واسه خودش Smile وگرنه من اصلا با ماهی ارتباط نمیگیرم یعنی دلمم میسوزه براشون
سوفی جان بهرحال بازم شرمنده بابت تاخیر
تو قطعا یه مامان فوق العاده میشی خوشا بحال پسرت

واقعا موندم بخدا اونروز تو محوطه نشسته بودم به دخترم عصرونه میوه بدم
چند تا موزم خریده بودم تو نایلون تو کیفم بود باورتون نمیشه یه پسر حدودا دو سال و نیمه (۲۷ ماهش بود) با باباش داشت بازی میکرد بستنی به دست یهو اومد طرفم بهم گفت موز بده یدونه دادم قربونش بشم ماشالاش باشه باور کنید زیر یک دقیقه خوردش گفت یکی دیگه اون یکیم دادم بدو بدو در حال بازی خورد
باباش عدرخواهی کرد گفت عاشق خوراکیه گفتم نوش جونش دست راستش رو سر دختر من Smile من با کلی سرگرمی داشتم به دخترم یه هلو انجیری میخوروندم Smile کی بشه واقعا با جون و دل بخوره نمیدونم Smile
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Nedaaa28، Sufii، خانم فسقلی، ستی‌لیته
پاسخ
نونا جون خوشحالم برگشتی  Heart
فاطمه من پسرمو امسال مهد فرستادم پیش 1 میشه
البته اون تایمی ک مهده من سرکارم و از لحاظ اینکه ازاذ باشم فرقی ب حال من نداره ولی برا خوذش خیلیی خوبه کلی کارای هیجان انگیز مبکنن ک من یک دهمشو خونه انحام نمبدادم براش
مریضی هم ب هر حال ما با بقیه در ارنباطیم و بچه های من مهدم نمیزفت هی مریض میشدن
دکتر بچه هامم مبگه خواه ناخواه وقتی برن تو اجتماع با ویروس مواجه میشن و باید بدنشون قوی شه
خلاصه ک تونستی بفزست مخصوصا ک شما خونه ای واقعا برات خوبه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، nona، خانم فسقلی
پاسخ
الهام جون قربونت هستم همیشه گاهی کم گاهی بیشتر امشب ازون شباست که دخترمو خوابوندم البته ساعت ۱۱:۱۵! کار شرکتم ندارم به لطف این کثافتای لجن اینستا و هیچیم ندارم دو تا خبر ببینم دیگه امشب حتی دارم تاپیک سیسمونی رم میبینم

اره فاطمه جان همسرو ولش کن مخالفه اصرار کن
ایشون ) خیلی از آقایون) که وضعیت خستگی مادر رو درک نمیکنه ازونور بقول بچه ها عقبم میمونه بفرستش مهد یه نفس بکش دختر
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Rose، خانم فسقلی
پاسخ
اقا من امشب انقد بیکارم خوابم نمی بره
نمیدونم تو تاپیک مامان الان چیکار میکنم !!
نونا از دخمل مخملت خیلی با حال تعریف میکنی

من یاد خواهرزاده هام میافتم خواهر و برادر بد غذا خواهرم باید راه میرفت بهشون غذا میداد اما خدا رو شکر الان پسرش که ۱۰ ساله غذاش دو برابر باباش اما همه رو می سوزونه اموزشگاه فوتبال و مدرسه و ....

و من همیشه میگم مامان های نوعروس بهترین مامانا هستن
دوستای گلم لطفا منو با اسم مستعارم آبگینه خطاب کنید.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، nona، youtab، خانم فسقلی
پاسخ
منم بیام حرف بزنم یه کم امیدوار بشید
دختر من 6 ماه اول خیلی خوب و عالی شب تا صبح خوب میخوابید ولی بعدش که میخواستم صبح برم سر کار خیلی بیدار میشد
پارسال این موقع ها بود که من همش صبح داغون از کنارش بیدار میشدم میرفتم سرکار
یعنی تا میومدم تو تختم صدا میکرد و من که میرفتم کنارش آرووم بود
ولی بگم 2 ماه قبل از تولد 2 سالگیش عالی شد
الان تو اتاق خودش 11 میخوابه تا 8 و 9 صبح
عصرام 3تا 5
دو ماه پیش عصرا خوابش به هم ریخته بود ولی الان خوبه
بچه ها دوره ای تغییر می کنند
دختر من لب به پنیر نمیزد
یه بار با خواهرم رفتن حمام و خواهرم واسش گفت که قدیما ما تو حمام قاضی میخوردیم
منم نون پنیر درست کردم بردم حمام و ازون روز خوشش اومده و میخوره
دختر منم کم غذاست و 4 تا قاشق که میخورد میزد به بلند شدن از صندلیش
الان بهش گفتم این چه کار زشتیه میکنی نمیخوای بگو نمیخوام تشکر کن و بگو من میذارمت پایین
حالا سیر که میشه طوطی وار میگه تشکر خیلی خوشمزه بود لطفا منا بیارید پایین خداراشکر که امروز کنار هم غذا خوردیم
حالا اگه رو زمینم باشه همینا میگه و خنده اش میگیره میگه من که تو صندلیم نبودم
یه عادت دیگه دخترم که جالبه عاشقه دمنوشه
هر شب قبل خوابش شیر گرم باید میخورد بعد از مریضیش دید که چند بار شب بالا آورده میترسه شیر بخوره میگه دم نوش بخوریم و یه کوچولو میخوره و میره مسواک و خواب
یه مورد دیگم شرطی شدن بچه هاست
این روزا حالم زیاد خوب نیست چند شب پیش رفته بودم رو تخت خوابیده بودم اومده میگه مامان بیا کارایه منا بکن من بخوابم
کاراشم مسواک زدنشه
نمیدونم بقیه بچه ها اینجورین یا نه
دخترم دلش ساعت 10 پاستیل میخواد میره برمیداره بهش میگم برو بذار فردا بخور شب خانوم دکتر گفته نخور و قبول میکنه
یه مورد دیگه که درکش بالاست
دیشب داشتم بلال میشستم تو دستم نصف شد و گفتم ااا نصف شد بهم میگه مامان من اینا میخورم تو ناراحت نشو
همون لحظه میخواستم براش بمیرم که اینقد درکش بالاست و حاضره کاری کنه که من ناراحت نشم

ببخشید که خیلی پراکنده نوشتم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Elham67، Gitii، nona، Seti69، Sufii، youtab، خانم فسقلی، ستی‌لیته
پاسخ
پروانه جان از طرف من ببوسش
هم خودت گلی هم دختر نازت
بمونین واسه هم همیشه :*
پسر ۱۹ ماه ❤
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی
پاسخ
وای پروانه جانم
دلم برای گل دخترت ضعف رفت  Heart
خدا نگهدارش باشه چقدر خااانومه ماشالا
... 
چند وقتشه الان عزیزم؟
Heart  پسر دو ساله من  Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی
پاسخ
وووووی پروانه جان خدا حفظش کنه واستون
به به چه خانومی دلم ضعف رفت
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی
پاسخ
منم دلم ضعف رفت برای دختر گلت پروانه جون، خدا نگهدارش باشه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی
پاسخ
آبگینه جون قربونت عزیزم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • خانم فسقلی
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 15 مهمان