[/quote]
ای بابا!!!!
چی شد یعنی؟
منم دکتری که بردم بهم تویه کرد حتما بزن...
منم نه پرونار زده بودم نه انفولانزا...
گفت بچه رو می خوای بفرستی توی جامعه اول آماده ش کن...
واقعا حرف درستی زد...
حس کردم که انگار بچه رو لخت فرستادم به جنگ..
[/quote]
دیروز بیردن بودیم تو مسیر برگشت شهر کتاب تو مسیرمون بود گفت کتاب میخوام دوتا کتاب انتخاب کردیم یهو با ناراحتی گفت مامان کمرم درد میکنه بغلم کن منم اصرار که نه مامان نمیتونه بغل کنه و ..یهو با ناراحتی گفت اگر بغلم نکنی پی پیم میاد
فهمیدم دل پیچه گرفته (قبل رفتن ۳ تا کیوی خورده بود)
اصرار هم داشت کتاباشو حتما بخره
تا برسیم به ماشین همش نگران بود حالا لباسم کثیف میشه چه کار کنم کجا بشوریم و....(من تا حالا به خاطر کثیف کردن لباس چیزی بهش نگفتم که انقدر نگران بود،تا الان هم تو لباسش پی پی نکرده)
یه کوچولو شورتش کثیف شده بود
تا پوشک رو بستم انگار منفجر شد
فقط شانس آوردم خودش رو تونست نگه داره
کل مسیر بغلم بود دستم هنوز درد میکنه