امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
بهترین ورژن خودت باش
#51
(۱۴۰۲/۱/۲۴، ۰۵:۱۲ عصر)artatam نوشته است: رز جون❤️ پری جون❤️نایت استار جون خیلی ممنون ازتون که برام نوشتین.

رز جون راستش من قبل ترها تو اکثر مسافرت ها ماساژ هتل رو می رفتم، گاهی تنهایی رستوران های خوب می رفتم.
با همسر هم همین طور رستوران رفتن رو یکی دو بار در ماه داشتیم، ولی الان تنها که نمیرم هیچ، با همسر هم جز مسافرت اونم حساب شده رستوران نمی ریم.
یعنی طوری شده من برا یه بستنی یا آبمیوه هم به قیمتش توجه می کنم.
چند شب پیش دپرس بودم گفتم بریم آبمیوه توچال یه چیزی بخوریم یک کم حال و هوام عوض شه! دو شب بعد دوباره دلم خواست ولی نرفتم حالا اونجا واقعا اقتصادی قیمتهاش.( البته همسر معتقده اونجا طبیعی نیست آبمیوه هاش)

راستش من نه مورد اول شامل حالم میشه و نه جز گروه دوم هستم.
من هزینه های کوچیک رو که بالاتر گفتم از خودم دریغ می کنم. یا اینکه تعداد سفرهام اخیرا خیلی کم شده.
ولی در مورد پوشاک و لوازم بهداشتی هنوز به فنا نرفتم.

شاید بخاطر شرایط اقتصادی جامعه اس که به قیمت حتی بستنی یا آبمیوه توجه می کنی... آره؟ تاثیری توی شرایطتون نداشته؟ احیانا خاطره ی بدی از بچگی در این مورد مدیریت مالی نداری؟ 

احتمال افسردگی میدی به خودت؟ شاید بحث فقط اون انگیزه نداشتن برای قدم برداشتنه نه خرج نکردن... یا شاید بگی این که لذتی نداره چرا وقتمو تلف کنم؟ 
شاید اگه برنامه ی منظم برای یه سری کارا بریزی، بتونی یه حالی به خودت بدی  Big Grin Big Grin مثلا شما که نزدیک توچالید، پرپروک صبحانه و کافه و اینا هم داره، مثلا صبحای جمعه یه برانچ خودتو اونجا مهمون کن...
شاید هم احساس تنهایی داری... و باهاش آشتی نکردی... ببین همه ی ما تنهاییم، و یه جاهایی هست که لازمه تنهایی کارامون رو جلو ببریم... لذت بردن از زندگی هم وظیفه ی خودمونه و به مرور با افزایش سن، تنهاتر هم میشیم... به نظرم بشین یه لیست از علاقمندیات تهیه کن، کم کم برنامه بریز که اگه دوستی در اون زمینه داری، با اونها شروع کنی به رفتن و گشتن و تفریح... اگه نه، با کارهایی که میشه تنهایی هم رفت شروع کن مثل کوهنوردی، صبحانه یا قهوه توی یه کافه ی باحال... یا مثلا رفتن به شهر کتاب و خرید کتاب... یا دوچرخه سواری و خلاصه هر چیزی که بهت لذت میده... حتی نشستن پشت فرمون توی نیمه شب و گوش دادن به آهنگ و گرفتن یه قهوه از این ماشینایی که توی همون دور و برم زیاد شدن باشه...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • artatam، Donya، Gitii، Pari
پاسخ
#52
ارتا اوضاع اقتصادی بی تاثیر نیست
اما یه چیزی هم هست
اگر واقعا بهت مزه میده و حالتو خوب میکنه و اوضاع اقتصادی مناسب نیست میتونی براش پلن بریزی مثلا ماهی یبار یه رستوران خوب برید
من اینو واقعا نشستم یه بار حساب کردم…تو ماه کلی خرج رستوران و بستنی و غیره الکی و چرت میشه که روهم حساب کردم اندازه یه رستوران خفن هزینه کرده بودیم!
البته اینم باز بستگی به مود اون ادم داره من ترجیح میدم بجای اینکه خورد خورد چیزای الکی بخورم یهو برم یه رستورانی که بهم حس خوب بده…
اقا کلا مسئله اینه حس خوب برای ادمها متفاوته فقط باید قلق خودت دستت بیاد
ولی
یه نکته دیگه
در حالتی میتونی حس خوب رو پیدا کنی که شرایط روحی مناسبی داشته باشی
وقتی افسردگی و پوچی بیاد سراغت هیچی حالتو خوب نمیکنه
تاکید میکنم هیچیییییی
و جز سرزنش برات چیزی نمیمونه جز اینکه چرا من اینجوریم چرا این مثردا دیگه حالمو خوب نمیکنه

متاسفانه تجربه اش کردم…
همینکه کنارهمیم کافیه… Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • artatam، Gitii، Rose، دخترانه
پاسخ
#53
ارتام جان یه کاری هم که میتونی بکنی برای شروع ماشینتو عوض کن خودش تو روحیت کلی اثر میذاره فک کنم گفتی تو رشته خودت دکترا داری پس درامدت خوبه حتما این کارو بکن ضرر که نکردی هیچ تو این بازار یه جور پس اندازه برات
۱۴۰۱/۲/۲۶   بالاخره مال هم شدیم Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • artatam
پاسخ
#54
(۱۴۰۲/۱/۲۴، ۰۶:۳۲ عصر)artatam نوشته است: رز جون❤️ پری جون❤️ سحری جون❤️
خیلی ممنون دوستای خوبم❤️

رز جون درسته همین طوره؛ به قول یکی از بچه ها انگار ذهنم با قیمتهای جدید سینک نشده، نه خاطره بدی یادم نمیاد ولی متاسفانه افسردگی رو دارم و تحت درمان هستم.
تنهایی هم که به شدت روانم رو تحت تاثیر قرار داده.

اتفاقا تو تعطیلات نوروز یه روز عصر رفتم شهر کتاب الف خیلی حالم رو خوب کرد.


الف خوبه، مشابه همون بخوام بهت معرفی کنم که خب تقریبا همه شون از این کاسه ها و تزئینات سنتی و اسباب بازی وووو... دارن، من در مورد کتابا و کافه شون نظر میدم Big Grin 
شهرکتاب پالادیوم (کتاب دارن کلا ولی مغازه های فود کورت پالادیوم خیلی خوب و با کیفیتن تا جایی که من تست کردم)
شهرکتاب الهیه فوق العاده اس... هم کافه و هم کتاب و لوازم التحریر ووو...
شهرکتاب فرشته روبروی رفاه پارک رویال (بخش کتابش اونقدرا که فکر بکنی قوی نیست ولی کافه ی باحالی داره توی فضای ازاد...)
شهر کتاب میدون مادر میرداماد هم باحاله، مثل فرشته توی فضای بازه اما حوض بزرگ و باصفا داره)
شهرکتاب ابن سینا روبروی بیمارستان بهمن هم هست خیلی خوبه ولی کافه نداره اما دور و برش اغذیه و اینا داره...
شهرکتاب مرکزی توی تقاطع 4 راه بهشتی و شریعتی هم کافه ی قوی نداره (کلا از همهمه و ایناش خوشم نیومد) و تمرکزش روی کتاب و لوازم التحریره... 
شهرکتاب بلوار دریا سعادت آباد هم هست... 
یه شهر کتاب هم توی جردنه اسمش علمی و فرهنگی (مال این انتشاراته)، اینم خوبه، فقط هم همین انتشارات رو نداره... 
یه شهر کتاب هم نیاورانه که اینم از نظر کتاب قویه...
شهرکتاب ترنجستان توی شریعتی روبروی بیمارستان مفید هم خوبه ولی کافه و اینا به اون معنا نداره و من مثل همون شهر کتاب مرکزی می بینمش...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Donya، Pari، رخشید، ستی‌لیته، فلامینگو
پاسخ
#55
آرتا جان،
به نظرم تو به قدر کافی ملکه‌ی زندگیت به معنای این که «برای خودم و خوشحالیم خرج مي‌کنم» هستی. شاید تو باید بیشتر روی اهداف والاتر تمرکز کنی. مثلاَ خودت رو درگیر یه سازمان خیریه بکنی و بهشون به عنوان داوطلب کمک مادی و غیرمادی بکنی. یک بچه‌ی غریبه‌ای رو ساپورت کنی و کمک‌هزینه‌ی تحصیلش رو بدی. همچین کارهایی به نظرم تو رو بیشتر خوشحال می‌کنن تا خرج کردنِ بیشتر. تو به وضوح زندگی مالی خوبی داری و از لذات مادی به قدر کافی بهره‌مندی و خلأی که حس می‌کنی رو باید با کارهای بزرگتر پُر کنی.
می‌دونی که خیلی محبوب همه‌مون هستی اینجا و امیدوارم یه وقت از حرفم نرنجیده باشی. شاید همین الان هم کارایی که من گفتم رو می‌کنی که خب در اون صورت حرفم در موردت مصداق نداره.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • artatam، Donya، Elham67، Gitii، mahtakhanoum، Nedaaa28، nona، Rose، Targol، youtab، رخشید، فلامینگو، ندایا
پاسخ
#56
آرتا عزیزم این چیزی که میگی به نظر بخاطر همون افسردگی میاد. یکی از دوستای منم این مدلیه ... روانشناسش یه سوال جالب براش مطرح کرده بود. گفته بود فرض کن تو فرودگاه هستی و پروازت ممکنه مثلا ده دقیقه دیگه بلند بشه یا ممکنه دوساعت دیگه. تو یه غذای الکی ارزون سفارش میدی یا یه غذای باحال گرون؟

به این حالت آگاه باش و هروقت خواستی به خواستت نه بگی، یه استاپ بده و با خودت چک کن ببین دلیلش چیه. برات لذتی نداره یا احساس میکنی ارزش لذت تو کمتر از پول اون چیزه؟ یا عذاب وجدان میگیری؟ ترس از وضعیت اقتصادی آینده داری؟ یا همین سفر. فصل بهار سفر رفتن خیلی دلنشینه. چی باعث میشه یه سفر نری؟

من بعد از کرونا احساس میکنم زندگی خیلی بی اعتباره و برای تفریح و لذت خودم خیلی راحت تر خرج میکنم. البته همیشه پس انداز برای آینده درنظر میگیرم. ولی هردوره ای که کم خرج کنم و بیشتر پس انداز کنم، معنیش اینه که یه مدتیه زندگی نکردم، فقط گذران وقت کردم.

پیشنهاد ستی لیته هم خیلی خوبه. به نظرم اینجور کارا کمک میکنه که زندگی معنادار بشه ...
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • artatam، Gitii، Pari، Rose، youtab، ستی‌لیته
پاسخ
#57
آرتا جان آفرین به خودت و طرز فکرت.
فقط لابلای نوشته های این روزها دیدم غم فرزند داری. خواستم از خواهر کوچکترت بپذیری، برای مادر شدن تنها راه، زاییدن نیست.
من قبل از شاهان یکبار به کسی گفتم من یه پادشاه بی سرزمینم.
پرم از مهر مادری ولی بچه ای نیست. پر از عشق خواهری ولی برادرم نیست. پرم از علاقه به والدینی که اصصصلا ذره ای در این دنیا نیستند که نیستند. امیدوارم در راه ملکه شدن، این آیتم هم برات تیک بخوره عزیزم.
گل پسر ۳۰ ماهه.  Rolleyes
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، artatam، Heven، nona، Rose، youtab، دخترانه، ستی‌لیته
پاسخ
#58
آرتا جان خواستم بگم تو بچه های سمپاد هم کم بضاعت هست و البته کلی بچه های با استعداد و تیزهوش که متاسفانه بخاطر بدسرپرست یا بی سرپرست بودن م‌فق به ورود به مراکز تیزهوشان نشدند
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • artatam، Donya، Hamii99، Rose، Targol، youtab، رخشید، ستی‌لیته
پاسخ
#59
الهی حامی Sad چی قبول شده؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • artatam، Hamii99، youtab
پاسخ
#60
ولی خدایی آدمم باید یکم قوی باشه آخه دختر خوب دنیا به اخر نمیرسه پسرم نیستی که استرس سربازی بگیری
میخونی یه سال دیگه دنیا به آخر نمیرسه که
والا ما هم خونوادمون حتی پول شبانه رفتن بچه ها رم نداشتن اگر پیش میومد
همه هم که نباید دکتر مهندس وکیل بشن که مهم اینه رشته ای با بازار کاری خوب بخونی
ناراحت شدم کلا در این سطح افسردگی واقعا نیاز به درمان داره کاش دوستان آشنایانش کمکش کنن حامی Sad
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • artatam، Gitii، liyane، Nedaaa28، youtab، رخشید، ستی‌لیته
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان