امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 1.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
برنامه ریزی بارداری
#61
سلام دوستای گلم
ی چیزی مدتهاس فکرمو مشغول کرده و واقعا نیاز به مشورت داشتم و اینکه نظر شما در مورد تک فرزندی چیه؟
من ی پسر ۴ ساله دارم و خودم هم ۳۴ سالمه بارداری اولم سخت بود و بعد ی سال درمان باردار شدم و حالا همسرم اصرار به بچه دوم داره و من واقعا نمیخام مدام در مورد مضرات تک فرزندی میگه و ی جورایی عذاب وجدان میده بهم? من الان با وجود میگرن و فکر کردن در مورد بارداری اولم و استراحت مطلقی که داشتم اصلن به بچه دوم فکر نمیکنم و از طرفی دلم به پسرم میسوزه که تنها میمونه نظر شما چیه؟ ممنون میشم راهنمایی کنید
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab
پاسخ
#62
مونا جون این واقعیته که تک فرزندی و چند فرزندی از نظر تربیتی و روند رشدی خیلی باهم فرق دارن و ۲ فرزندی رو بیشتر توصیه میکنن. ولی ولی ولی یادت باشه اولویت اول خودت و سلامت جسم و روان خودته نه خواسته و سلیقه ی همسر (اون که نمیخواد زایمان کنه، از بیرون گود میگه لنگش کن) نه نیاز بچت. این تصمیمیه که به نظر من اصلا ارتباطی به آقایون نداره و خودت باید براش تصمیم بگیری. اگه میبینی سختته یا آمادگی نداری یا کلا شرایط جسمی و روحی نداری زیر بار نرو و براش توضیح بده به این دلایل شرایطشو ندارم، اون بچه که هی بخاطر تنها بودنش بهت عذاب وجدان میده اول از هر چیز به یه مادر سالم و شاداب نیاز داره نه یه مادر خسته و مریض و افسرده.
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، mahtakhanoum، nona، Rose، youtab، مونا ۹۶
پاسخ
#63
مونا جان منم با ماهور موافقم

من خودم مشکل جسمی دارم اما اگذ نداشتم هم دیگه به بچه دومفکر نمیکردم، شاید خودخواهی باشه اما از نظر روحی اصلا نمیتونم و یه دونه برام کافیه
اول باید بتونی مادر خوب و سالمی باشی چه روحی چه جسمی تا بچه خوب و سالمی تربیت و بزرگ کنی
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • **ماهور**، 2015، mahtakhanoum، nona، Rose، مونا ۹۶
پاسخ
#64
موناجان من ولی چرا،خودم هم بچه دوم رو میخواستم جدااز جنسیت، حس مادرانه م سردخترم انگاری سیراب نشد و واقعا بچه دوم میخواستم و هم نمیتونستم ببینم بعدا بدون من دخترم تنها باشه باز این نظر منه
ولی اگر حاملگی سخت داشتی و خیلی اذیت شدی باز اول به خودت و جسمت نگاه کن اونو اولویت‌ بذار.من خداروشکر سردخترم خوب بودم سرپسرمم فقط تهوع ها اذیتم کردم و بقیه ش خوب بود
فاطمه هستم
Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، nona، youtab، مونا ۹۶، پری سیما
پاسخ
#65
وقتی به بارداریم فکر میکنم حالم بد میشه واقعا. چقدر من استرس کشیدم تا باردار شدم، چقدر کشیدم تا زایمان کردم، چقدر کشیدم تا مرخص شن، چقدر کشیدم تا اینقدری شن.. گاهی باورم نمیشه تا ابد باید استرس بکشم..
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، Nedaa28، nona، youtab
پاسخ
#66
ترگل گل گفتی
همینکه تا ابد باید استرس بکشیم
اتفاقا دیروز دوستم گریه میگرد میگفت بچه ام درس نمیخونه آرمی شده طرفدار یه گروه کره ای
گفت خوشبحالت که مشکلت غذا نخوردنه بچه اته
با خودم فک کردم آخ آخ تا کجاها باید حرص خورد
کارمون تمومه دوستان Smile
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Mari90، nona، Targol، youtab، پری سیما
پاسخ
#67
وای خدا هر چی نوجوون‌ها میکشن از این کره‌ای هاست Smile)
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab، پری سیما
پاسخ
#68
این گروه کره ایا چی ان! همه بچه ها و بدبخت کردن :|
همون روش قدیمیارو باید پیش ببریم انگار! امکانات میدی بچه ها جوگیر میشن :| همون باید بزنیم کله شون بگیم غلط کردی گوشی و تبلت خواستی ،بتمرگ درستو بخون :|
تا به کجا کشد مرا ، مستی بی امان تو Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ
#69
آلما چند روزه حس میکنم اعصابت خورده Smile) ؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Almam، youtab
پاسخ
#70
صنوبر Big Grin خسته م چند روزه Big Grin مهمون داشتم ، این هفته هم کلا با م ش دست به گریبان بودم یکم نِروِسم Big Grin
بچه هم داشتم الان مطمئن باش امکاناتشو گرفته بودم و گفته بودم بتمرگ درستو بخون بی شعورِ بی جنبه! :|
تا به کجا کشد مرا ، مستی بی امان تو Heart
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، پری سیما
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان