امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
(۱۴۰۱/۱۲/۲۴، ۰۱:۱۵ عصر)صنوبر۷۱ نوشته است: نونا دخترت گفته؟
یا پسره؟ البته پسره رو نوشتی یه سالشه شایدم سه سالشه چون س و ی کنار همه Big Grin
آفرین مامان باهوش 
سه ساله بوده 
نه بابا پسره گفته 
دختر من فعلا تنها جملش همون شیرشیری میخوام و بده هست
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، صنوبر۷۱
پاسخ
سلین تو نمیخوای گل پسر مهد بفرستی ؟

من همه رو میخوام راضی کنم امروز Big Grin
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab
پاسخ
نونا دختر روحیه رقابتی داره
فکر کنم تو هر کاری باید رقیب داشته
دوستات امدن پیش بچه هاشون غذا نخورد؟
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۲/۲۴، ۰۱:۱۵ عصر)صنوبر۷۱ نوشته است: نونا دخترت گفته؟
یا پسره؟ البته پسره رو نوشتی یه سالشه شایدم سه سالشه چون س و ی کنار همه Big Grin

وقتی نوشته پز پوشکشو به دخترم داد .... یعنی پسره گفته Sleepy
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab
پاسخ
رخشید جان اتفاقا تو فکرشم
نمیدونم میشه مثلا یک روز درمیون بره یا تایم کوتاه هر روز
واقعا نظم زندگی از دستم در رفته
اینجوری شاید منم بتونم به یه کاری برسم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab، دژاوو، رخشید
پاسخ
رخشید کاملا مصممم مهدم پیدا کردم فردا با همسرم میریم بازدید
دخترم اخر فروردین ۲۲ ماهش تموم میشه

سلین جان نه یهو ترسید اخه تا قبل اومدن فرستادمش پیش باباش بخوابه تو ماشین ( همسرم زودتر اومد خونه) بعد سرخال برگرده تا اومد بهو حدود ۲۰ نفر ادم بزرگ تو خونه دید که همه تا دیدنش خواستن نازش کنن دیگه بیشتر فرار کرد
بچه های کوچیک کرونا گرفته بودن سه تا دختر حدود ۴ تا ۶ سال بودن اونا میخواستن بغلش کنن! ببوسنش بطرز عجیبی دخترم پسشون زد در صورتی که خالت عادی محکم بغلشون میکنه
دیگه نیم ساعت موند دیدم داره اذیت میشه بیشتر باز فرستادمش با باباش

(۱۴۰۱/۱۲/۲۴، ۰۱:۲۰ عصر)رخشید نوشته است:
(۱۴۰۱/۱۲/۲۴، ۰۱:۱۵ عصر)صنوبر۷۱ نوشته است: نونا دخترت گفته؟
یا پسره؟ البته پسره رو نوشتی یه سالشه شایدم سه سالشه چون س و ی کنار همه Big Grin

وقتی نوشته پز پوشکشو به دخترم داد .... یعنی پسره گفته Sleepy
آورین
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Celin، youtab، رخشید
پاسخ
سلین بنظرم به تمام وقت فکر کن Smile ه گل پسر تو خیلی عاقل و پر انرژی هم هست ...

قدیما بچه هارو میفرستادن مدرسه شبانه روزی سوییس یا انگلیس الان این تجربیات میخونم میگم وای چه خوب Big Grin

خوب میکنی نونا ولی وسواس بخرج نده Smile

من بجای شماها نفس عمیق میکشم Big Grin
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Celin، nona، youtab، دژاوو
پاسخ
رخشید جون این احساسات زیاد و بی جا مادرانه مگه میذاره!!!
اما بخاطر خودش هم که شده باید مهد بره بعد ۳ سال نیاز دارن حتما با هم سن و سالا باشن
پسر من فقط با بزرگا بوده
حرف زدنش هم داره شکل بزرگا میشه اصلا دوست ندارم

با کارایی که تو خونه میکنه فکر کنم هفته اول از مهد عذرش رو بخوان Big Grin
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab، رخشید
پاسخ
سلین احساسات ول کن Big Grin فرسوده میشی برلی خودشم که عالیه
البته میره اونجا هزارتا چیز یاد میگیره باز مختو میجوئه Big Grin کلی خب رفتن بهتر از نرفتنه

شده رشوه بدی بگو نگهش دارین Big Grin

من همش میگم ماها چرا اینجوری نبودیم به پاسخ مشخصی نمی رسم Undecided
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Celin، nona، youtab
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۲/۲۴، ۰۱:۲۰ عصر)رخشید نوشته است:
(۱۴۰۱/۱۲/۲۴، ۰۱:۱۵ عصر)صنوبر۷۱ نوشته است: نونا دخترت گفته؟
یا پسره؟ البته پسره رو نوشتی یه سالشه شایدم سه سالشه چون س و ی کنار همه Big Grin

وقتی نوشته پز پوشکشو به دخترم داد .... یعنی پسره گفته Sleepy

Dodgy کجاش نوشته پز پوشکشو به دخترم داد
نونا ببین رخشد رعایت حالمو نمیکنه حرصم میده Smile)
چون منم شک داشتم مادمازل پوشک نشه چون خیلی کوچولوس و اینکه شیر شیری میخوام رو میدونستم میگه از طرفی نوشته بود پسره یه ساله و اینکه نونا دلش برا دخترش ضعف رفته بود(پس فکر کردم  شایددمادمازل گفته) گفتم دیتاها باهم جور در نمیاد
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab، رخشید
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 13 مهمان