امتیاز موضوع:
  • 2 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
گپ و گفت مامانهای 1401
رز قشنگ خاطره هات همشون توش درس هم نهفته‌ست ها.
حالا یه چیزی...اگر یاد بگیرن هیچ جوره از حرفشون کوتاه نیان چی Smile ؟ جقدر پیچیده‌ست تربیت بچه
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، Rose، youtab
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۱/۴، ۰۸:۴۱ عصر)صنوبر۷۱ نوشته است: رز قشنگ خاطره هات همشون توش درس هم نهفته‌ست ها.
حالا یه چیزی...اگر یاد بگیرن هیچ جوره از حرفشون کوتاه نیان چی Smile ؟ جقدر پیچیده‌ست تربیت بچه

صنوبر بهمنه ها Dodgy بجای این تاپیک برو برنامه ریزی برای بارداری راجع به چی بخورم یا چیکار کنم سوال کن جواب بدیم
بکاری نکن اینجا تحریمت کنیم به همسرت قول دادیم تا اخر سال دیگه Angel
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Rose، youtab، صنوبر۷۱
پاسخ
نونا من چند روز پیش ازش تاریخ پرسیدم کلا دایورت کرد میبینی تروخدا Big Grin
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، nona، Rose، youtab، صنوبر۷۱
پاسخ
آره جوابمونو نمیده قشنگ
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، رخشید، صنوبر۷۱
پاسخ
تاریخ چی پرسیدی رخشید Smile)
نه بابا اخه تاپیکا خیلیی تند میره جلو من نمیرسم همشو بخونم جا میمونه Smile
طفلی سلینم یه بار فک کرده بود از دستش ناراحتم که جواب نمیدم
نونا حواس ندارم تو اون یکی تاپیک جواب دادم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • nona، youtab، رخشید
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۱/۴، ۱۱:۵۶ عصر)پری نوشته است: چقدر نظراتم باهاتون فرق داره  تا یه سنی بچه اصلا نباید نه بشنوه حرمت نفسش از بین میره

پری تا دو سالگیه دیگه
پسر ۱۹ ماه ❤
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Rose، youtab، پری
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۱/۴، ۰۸:۴۱ عصر)صنوبر۷۱ نوشته است: رز قشنگ خاطره هات همشون توش درس هم نهفته‌ست ها.
حالا یه چیزی...اگر یاد بگیرن هیچ جوره از حرفشون کوتاه نیان چی Smile ؟ جقدر پیچیده‌ست تربیت بچه

خب سعی کردم با داستانم نکته ی پستم رو هم بگم قشنگ جا بیفته مثلا Big Grin Big Grin Big Grin

اگر یاد بگیرن که مثلا با گریه و اینا باشه، طبق نظر دکتر تبریزی 0که خب چون مولف ایرانیه، به نظرم با شناخت بیشتری از جامعه ی ایرانی نظر میده)، همون رفتار درمانی جواب میده... یعنی روش های پیشرفته و بدون آثار سنگین، انگار برای کشورهای پیشرفته اس Smile ما عین جامعه مون که اگه چراغ قرمز نباشه، از 4 راه رد میشیم (من رد نمیشم، کلی میگم)، تربیت بچه هامونم همینه، رفتار بد باید مجازاتی داشته باشه که مثلا تحریم اون وسیله (من تونستم پرت کردن رو با این روش قطع کنم)، یا تایم اوت (تا حالا 3 تا 30 ثانیه این کارو کردیم و خب جواب هم داده، دیگه تا میگیم مامان اتاق می خوای؟ می فهمه که کار بدی کرده که لایق مجازاته، ولی اگه تکرار نکنه ما هم کوتاه میایم (اگرچه کتاب رفتار درمانی برای 4 سال به بالاست و میگه بدون تذکر وسیله رو بگیر یا بچه رو بذار یه گوشه وووو... ولی خب به نظر من بچه ها می فهمن، خیلی هم می فهمن چون کلماتشون کامل نیست، ولی از نظر زبانی خیلی بهتر از ماها می فهمن که دل ما رو بدست بیارن... دلشون هم می خواد این کارو کنن، اما خب به زندگی مثل ما نگاه نمی کنن... پسر من می دونه که داغ چیه سرد چیه، بعد رفته نشسته روی بخاری (بدون لج بازی یا قهر و اینا!!!!! همینجوری عشقش کشیده!!!! احتمالا عواقبش رو نمی دونست که الان دیگه یاد گرفته... همچنین در مورد بپر بپر کردن یا خیلی کارای خطرناک دیگه که به نظرش حتما فانهف بی خطره، اما بعضا درس های دردناکی گرفته...) 
بعدشم به نظر من قوانین مثل برنامه توی مغز بچه آپلود نشده که... ممکنه چند بار گفتن هم برای نقش بستن قانون توی ذهن بچه کافی نباشه... در نتیجه من فکر می کنم یکم شل گرفتن و آموزش حساب کردن مسائل روزمره، به عشق و علاقه و باندینگ والد و کودک خیلی کمک می کنه تا اینکه یه طرف همش نقش عقل کل رو بگیره... یعنی بچه ی من نوعی، درسته می فهمه که زدن بده، همون لحظه هم گوش میده، اما باید یه جوری انگار ماندگار شه، که توی یه سری رفتارهای ساده، همون تذکر (از دید من آموزشه و نیازی به جبهه گرفتن یا به خود گرفتن کارهای بچه نیستش) کفایت می کنه، اما توی یه سری کارهای خطرناک مثل زدن یا چنگ زدن و اینا، خب نیاز به اقدام بزرگتر و قاطع تر هستش... ولی میگم کلا من زندگی رو بستری می دونم که خوب و بد رو تا حدودی یاد بگیره ولی خودش تصمیم بگیره و بفهمه چرا زدن بده، ناز کردن خوبه... و بقیه ی مسائل زندگی هم به همین صورت... خودش به ذات خوبی و بدی پی ببره و نتیجه ی تصمیماتش رو ببینه... وقتی که هی می گم موقع انداختن تخم مرغ، دستت رو توی روغن داغ نزن و گوش نمیده، یه بار که روغن کوچولو داره پرش می کنه، دستمو جلوش نمی گیرم و میذارم ببینه که وقتی میگم داغه یعنی چی... از اون موقع خودش برای درست کردن تخم مرغ لباس آستین بلند می پوشه و به ظرف و روغن کار نداره و فقط تخم مرغ رو می شکنه...)
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • 2015، Gitii، youtab، صنوبر۷۱
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۱/۴، ۰۶:۱۰ عصر)صنوبر۷۱ نوشته است: سلین جان منم عین پسرتم اگه راهی پیدا کردی به منم بگو هنوزم بعد ۳۰ سال همینم.اصلا بیرون از خونه جالبه دستشوییمم نمیگیره  از بس بدنم میدونه دوست ندارم برم باهام همکاری میکنه Big Grin
از بچگی اینجوری بودم هنوزم همینم.تو مسافرتا هم همچنین.معمولا هم یبوست میگیرم ببخشیدا البته Smile و انقدررر خوشحال میشم از این اتفاق که حد نداره

صنوبر جان فعلا که راه حلی پیدا نکردم تو اگر چیزی پیدا کردی به منم بگو
امشبم امتحان کردم نیومد دستشویی میگفت تو لوله اش هیچی نیست!!!
فقط نزدیک خونه رسید گفت من دیگه جیشم داره میاد زود بریم
موندم چه جوری خودش رو نگه میداره Undecided
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • youtab، صنوبر۷۱
پاسخ
(۱۴۰۱/۱۱/۴، ۱۱:۵۶ عصر)پری نوشته است: چقدر نظراتم باهاتون فرق داره  تا یه سنی بچه اصلا نباید نه بشنوه حرمت نفسش از بین میره

البته عزت نفس فقط با نه نشنیدن نیست که از بین میره... 
و نه گفتن تا یه سنی جوابه، وقتی بچه راه بیفته، نمیشه که قانون رو یاد نگیره (حتی قانون جاذبه هم قانونه!!! همینم واقعا دارم یادش میدم... چون توی حفظ سلامتش مهمه که مثلا با سر از مبل نپره پایین!!! یا حتی با پا!!!!)... خطر رو یاد نگیره... احتمالا دختر شما خیلی آروم و خانمه، ولی پسر من فوق العاده شیطون و پر انرژیه، یعنی توی طول روز 14 ساعت کامل کامل بیداره (احتمالا نیم تا 1 ساعتی هم توی تختشه ولی سر و صدا نمی کنه تا ما هشیار شیم!!!) و همشم در حال فعالیت و کار خطرناک، اگه نه نگم که خونه رو به سرمون خراب می کنه... خودش هم که فوقققق العاده مستعد آسیبه و تا حالا چندین مشکل جسمی بخاطر همین پیش اومده، تقریبا همیشه دستش با یه چیزی درگیره، همیشه یه جاییش یه خط زخمی داره (به خدا من خیلی مراقبم... ولی او خیلی فرزه)، همیشه دست و پا و حتی بدنش خط و خطوط می کشه، لباساش قبلا غذایی میشد، الان پر میشه از انواع چیزهایی که بهم مخلوط می کنه و می چسبونه... یعنی حتی ولش کنم می بینی رفته بیرون در رو قفل کرده روم!!!! یعنی وقتی میاد خونه من مجبورم در رو قفل کنم کلید رو بردارم، به خدا 3-4 ساعتی که بعد از مهد توی خونه اس و هنوز غذا نمی خوره و نمی خوابه، من رسما 2-3 دور وسیله و اسباب بازی میارم و 5-6 دور همه چیزو جمع می کنم، چون غیراز این باشه توی خونه نمیشه راه رفت!!!!! 

در کل می خوام بگم که خیلی عوامل مختلفی روی عزت نفس موثرن و مهمترین عاملش هم اینه که بچه حس کنه دوستش ندارن... و قانون داشتن، اصلا چیز بدی نیست...
آزاده نزادیـم کـه آزاد بمیریـم
با گریه بزادیم و به فریاد بمیریم
با جبر و جهالت به جهان پای نهادیم
تا عاقبت از این همه بیداد بمیریم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Celin، Gitii، youtab، پری
پاسخ
رز میفمهم چی میگی
نمیدونم این وروجکا این همه انرژی رو از کجا میارن
پسر من که همش در حال صندلی کشیدنه که بره روش دستش به یه جایی برسه
امروز تا رفتم دستشویی امدم کلا زیر ۲ دقیقه رفته بود بالای کابینت لیوان بیاره!!
دوباره رفتم تو اتاق باز رفته بود بالا ریموت لامپ رو بیاره
تو یه تایم ۱۰ دقیقه ای ۳ بار این کار رو کرد
لجباز هم شده اصلا یه وضعیتیه!!
۱۹ ماهگی در اتاق رو از داخل رو خودش قفل کرد با یه مصیبتی تونستم در رو باز کنم
از اون به بعد کلیدا رو برداشتم
[-] کاربرانی که از این پست تشکر کردند
  • Gitii، Rose، youtab
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 22 مهمان