فدای محبت تک تک تون...
دخترها واییییییییییی
من دیروز تنهایی کل خونه رو جارو و بخارشو و گردگیری کردم. بعد بدو بدو رفتیم بهزیستی شاهان و به زززووور گرفتیم. بماند که امیر چقدر تو دادگاه!!!! رشوه داده بود. متاسفم وافعا... خانواده طفلکی که نوبت شون دوهفته قبل ما بود چون رشوه نداده بودند هنوز گیر بودند
بعد هم شاهان هر لحظه بیشتر داره به ما می چسبه، احساس می کنم بیش از غذا و لالا نیاز به محبت داره وسط خواب خودشو می پرونه دنبال ما میگرده...
عکسم الان همه جا تاریکه میذارم براتون...
حس میکنم سرمو گلوم از درد داره میترکه
دخترها واییییییییییی
من دیروز تنهایی کل خونه رو جارو و بخارشو و گردگیری کردم. بعد بدو بدو رفتیم بهزیستی شاهان و به زززووور گرفتیم. بماند که امیر چقدر تو دادگاه!!!! رشوه داده بود. متاسفم وافعا... خانواده طفلکی که نوبت شون دوهفته قبل ما بود چون رشوه نداده بودند هنوز گیر بودند
بعد هم شاهان هر لحظه بیشتر داره به ما می چسبه، احساس می کنم بیش از غذا و لالا نیاز به محبت داره وسط خواب خودشو می پرونه دنبال ما میگرده...
عکسم الان همه جا تاریکه میذارم براتون...
حس میکنم سرمو گلوم از درد داره میترکه
![[تصویر: img_20230130_090143_iezy.jpg]](https://s2.uupload.ir/files/img_20230130_090143_iezy.jpg)